بررسی رابطه بین مؤلفه های مسئولیت پذیری اجتماعی با عملکرد شعب با
دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 714 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 140 |
پایان نامه کامل برای استفاده دانشجویان مدیریت و حسابداری
به طور کلی، مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که علاوه بر تأمین منافع خود، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. در این تعریف، چندین عنصر وجود دارد: اولاً، مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که مؤسسات باید در قبال آن پاسخگو باشند. ثانیاً، مؤسسات مسئولند از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تأمین نیازهای خود و تولید کردن محصولات زیان آور که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند و سرانجام، سازمان ها باید با اختصاص منابع مالی و با اقداماتی از قبیل: کمک به فرهنگ کشور و مؤسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی، در بهبود رفاه اجتماعی بکوشند. در نهایت، مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمان ها تأثیر عمده ای بر اجتماع دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید به گونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمان های مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمان ها باید به عنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگ تر که در آن قرار دارند، عمل کنند (خلیلی عراقی، 1389). آندرو، استارک استاد سرشناس مدیریت و امور اخلاقی تجارت، برداشت خود را چنین بیان می کند: « بسیاری از اخلاق گرایان تجاری، یک حوزه محدود اخلاقی را اشغال کرده و از مشکلات واقعی جهان که اکثر مدیران با آن در گیرند، خود را جدا ساخته اند. آنها مایلند مطلق گرا باشند. سود را غیر اخلاقی دانسته و از شرکت های تجاری می خواهند برای اثبات حقانیت خود به خودشان صدمه بزنند. اما یک روش عملی تر، فروش شرافتمندانه یک محصول خوب با سود معتدل است. لازم است یک مدیر بداند چه کاری از نظر اخلاقی و اجتماعی درست است و بدون اینکه کار و شرکتش را خراب کند آن را انجام دهد » (Ciulla, 2010: 38).
گروه یا انجمن « تجارت برای مسئولیت اجتماعی » در تعریف مسئولیت های اجتماعی چنین می گوید: « هر چند که تعریف جامعی از مسئولیت اجتماعی شرکت ها در دست نیست، ولی این مفهوم عموماً به تصمیم گیری تجارت بر مبنای اصول اخلاقی، اطاعت از ابزارهای قانونی و احترام به مردم، اجتماع و محیط زیست اطلاق می شود ». به طور مشخص تر این گروه مسئولیت اجتماعی شرکت ها را چنین تعریف کرده است: «عملکرد شرکت ها به شیوه ای که توقعات عمومی و همگانی، اخلاقی و قانونی را که جامعه از تجارت دارد، برآورده سازد ». مسئولیت اجتماعی شرکت ها که توسط مدیران آنها تبیین می شود باید فراتر از یک مجموعه قواعد دست و پاگیر، یک ژست اتفاقی و یا اقداماتی برای تحریک بازار و بازاریابی، بهبود روابط عمومی یا سایر منافع تجاری باشد. از این مهم تر، این مقوله باید به عنوان مجموعه جامعی از تدابیر، عملکردها و برنامه هایی که انسجام بخش فعالیت های تجاری و فرایند تصمیم گیری مدیران ارشد است، در نظر گرفته شود. مسئولت پذیری اجتماعی عبارت است از: « ارتباط یک سازمان با ارزش های اخلاقی، شفافیت اقدامات، روابط کارمندان، پیروی از ملزومات قانونی و محترم شمردن جامعه ای که در آن فعالیت دارند ». مسئولیت پذیری اجتماعی، چیزی فراتر از اقدامات خدمات رسانی گاه به گاه به جامعه است. در واقع، مسئولیت پذیری اجتماعی نوعی فلسفه سازمانی است که موجب تصمیمات استراتژیک، انتخاب شریک تجاری، اتخاذ شیوه های خاص و در نهایت، توسعه نام تجاری سازمان می شود.
هر سازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت فعالیتهای خود و حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب نیازمند ارزیابی است، و نبود نظام عملکرد در یک سیستم به معنای عدم برقراری تعامل مناسب با محیط درون و بیرون سازمان تلقی شده و فنای سازمان را همراه است. به همین دلیل است که سازمانها باید به نحو مقتضی و با استقرار برنامه شناخت و تحلیل نقاط قوت و ضعف خود در جهت رشد و بهبود گام بردارند. ارزیابی عملکرد فرایندی است که به سنجش و اندازهگیری، ارزشگذاری و قضاوت درباره عملکرد طی دورهای معین میپردازد.(ابراهیمی، 1392)
بهبود مستمر عملکرد در بانک ملی، نیروی عظیم هم افزایی)سینرژی (ایجاد می کند که این نیروها می تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت های تعالی سازمانی شود. بانک ملی تلاش جلو برنده ای را در این مورد اعمال می کنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه گیری و ارزیابی امکان پذیر نیست. و نبود سیستم عملکرد بانک را در اجرای وظایف خود با مشکل روبرو خواهد شد.
لازمه موفقیت سازمان ها، رهبری و مدیریت مبتنی بر ارزش های اخلاقی است. بدین لحاظ سازمان ها برای انجام وظایف با بیشترین کارایی و اثربخشی و در نتیجه تحقق مأموریت ها و اهداف، علاوه بر رعایت استانداردها و قواعد سازمانی و قانونی، به مجموعه ای از رهنمودهای اخلاقی نیاز دارند که آنها را در این امر یاری نموده و با ایجاد هماهنگی و ثبات رویه، حرکت آنها را به سمت وضعیت مطلوب تسهیل کنند. گسترش شبکه های ارتباطی و نیز سیستم های انتقال اطلاعات، باعث افزایش آگاهی مردم نسبت به حقوق خود و نیز قدرت گروه های اجتماعی شده و در نتیجه انتظارات اجتماعی از سازمان ها را بالا برده است. هر چند هدف اصلی سازمان ها افزایش سود است، اما آنها در عصر اطلاعات و جهانی شدن برای دستیابی به موفقیت باید به انتظارات اجتماعی و احکام اخلاقی واکنش مناسب نشان دهند و به بهترین نحو این گونه انتظارات را با هدف اقتصادی سازمان تلفیق کنند تا دستیابی به اهداف بالاتر و والاتری را امکان پذیر سازند. مدیریت اخلاق مدار با رعایت اخلاق کار و مسئولیت اجتماعی از طریق افزایش مشروعیت اقدامات سازمان، استفاده از مزایای ناشی از افزایش چندگانگی و افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی، موفقیت سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین سازمان ها با ایجاد یک برنامه مدیریت اخلاق می توانند اخلاقیات را در محیط کار مدیریت کرده و حتی در شرایط آشفته نیز عملکرد اخلاقی خود را حفظ کنند و از این طریق بر نحوه برخورد با ارباب رجوع، کارکنان، سرمایه گذاران، سهام داران و سایر مؤسسات و شرکت های رقیب و به طور کلی جامعه، در راستای ایفای نقش مسئولیت اجتماعی، تأثیر مناسب بگذارند.
در این تحقیق قصد داریم تا ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی را شناسایی کنیم و با استفاده از تکنیکهای آماری این مساله را مشخص نماییم که آیا مؤلفه های مسئولیتپذیری اجتماعی با عملکرد شعب بانک ملی استان تهران رابطه معنی داری وجود دارد