سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آشنایی با حسابداری

جمعه 95/2/17
6:55 صبح
نفیسه زاهدی
درعلم اقتصاد، عوامل اقتصادی مختلفی در اختیار افراد یا گروه هایی قرار دارد که با ترکیب این عوامل به تولید کالا یا انجام خدمات می پردازند این افراد یا گروهها را بنگاه اقتصادی می نامند
دسته بندی حسابداری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25
آشنایی با حسابداری

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

بنگاه اقتصادی:
درعلم اقتصاد، عوامل اقتصادی مختلفی در اختیار افراد یا گروه هایی قرار دارد که با ترکیب این عوامل به تولید کالا یا انجام خدمات می پردازند. این افراد یا گروهها را بنگاه اقتصادی می نامند.

رویدادهای اقتصادی یا مالی:
وقایعی هستند که با خرید، تولید، توزیع و فروش و ارائه خدمات با فعالیت هایی مانند وام گرفتن و وام دادن سر و کار دارند.

تعریف حسابداری:
عبارت است از: شناسائی، اندازه گیری، ثبت و گزارش اطلاعات اقتصادی برای استفاده کنندگان به گونه ای که امکان قضاوت و تصمیم گیری آگاهانه برای آنها فراهم شود.

اطلاعات حسابداری:
خلاصه اطلاعات مربوط به رویدادهای مالی مؤثر بر یک واحد اقتصادی خاص می باشد.

شخصیت حسابداری:
واحد اقتصادی مشخص و جداگانه ای است که اطلاعات و گزارشهای حسابداری فقط در مورد آن تهیه می شود.

(( رابطه اطلاعات حسابداری و تصمیم گیری))
انواع واحدهای اقتصادی:
مؤسسات جدا و مستقلی هستند که با ترکیب عوامل مختلف اقتصادی منافع مالکین خود را دنبال می کنند. از لحاظ مالکیت، شکل حقوقی و نوع فعالیت به شکل زیر طبقه بندی می شوند.

واحدهای اقتصادی از نظر مالکیت به سه نوع تقسیم می شوند:
1- واحدهای عمومی: به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مالکیت دولت یا سایر نهادهای عمومی قرار دارند. سازمان تأمین اجتماعی نمونه ای از این واحدها می باشد.
2- واحدهای تعاونی: به منظور رفع نیازمندی های مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضای آن از طریق خریداری، کمک و همکاری متقابل تشکیل شده و در مالکیت اعضا قرار دارند. مانند شرکتهای تعاونی.
3- واحدهای خصوصی: این واحدها به یک یا چند نفر تعلق دارند و متعلق به بخش عمومی نیستند. مانند فروشگاهها.

واحدهای اقتصادی از نظر هدف فعالیت به دو دسته تقسیم می شوند:
1- واحدهای انتفاعی: هر واحد اقتصادی که با هدف سود و منفعت مادی تشکیل شود واحد انتفاعی نام دارد.
2- واحدهای غیر انتفاعی: هر واحدی را که هدف از تشکیل آن کسب منفعت مادی برای مالکان آن نباشد واحد غیر انتفاعی گویند.

واحدهای اقتصادی از نظر نوع فعالیت به سه دسته تقسیم می شوند:
1- واحدهای خدماتی: واحدهایی هستند که خدماتی به مشتریان ارائه می کنند و معمولاً در قبال ارائه خدمات منفعت کسب می کنند. مانند بانکها و هتلها.
2- واحدهای بازرگانی: به خرید و فروش مواد خام، فرآورده ها و کالاها اشتغال دارند. مانند فروشگاهها.
3- واحدهای تولیدی: با استفاده از عوامل تولید به ساخت کالاهای اقتصادی می پردازند.

واحدهای اقتصادی از نظر تعداد مالک به دو دسته تقسیم می شوند:
1- واحدهای انفرادی: مالکیت آنها به یک نفر تعلق دارد؛ مانند فروشگاهها، مغازه ها.
2- واحدهای غیر انفرادی: افراد، سرمایه های کوچک خود را با یکدیگر جمع می کنند و واحدهای بزرگتری را تشکیل می دهند. مانند شرکتها.

معادله حسابداری
دارائی ها:
منابع اقتصادی متعلق به یک واحد اقتصادی که انتظار می رود در آینده منفعتی را برای واحد اقتصادی ایجاد نماید، دارائی گویند.
دارائی های واحد اقتصادی = حقوق مالی اشخاص نسبت به دارائی های واحد اقتصادی

حقوق مالی اشخاص:
حقوق مالی اشخاص نسبت به دارائی های واحد اقتصادی شامل حقوق مالی مالک و حقوق مالی طلبکاران است.
بدهی:
حقوق مالی اشخاص غیر از مالک نسبت به دارائی های یک واحد اقتصادی را بدهی گویند.
سرمایه:
حق یا ادعای مالک یا مالکین نسبت به دارائی های یک واحد اقتصادی را، سرمایه گویند.
معادله حسابداری دارائی = بدهی + سرمایه

انواع دارائی ها:
1- نقد و بانک: از مهم ترین دارائی های واحد اقتصادی که برای خرید کالاها و پرداخت بدهی ها مورد استفاده قرار می گیرد
2- حساب های دریافتنی: واحدهای اقتصادی در قبال ارائه یا فروش دارائی به طور نسیه، از دیگران طلبکار می شوند. این قبیل دارائی ها را حساب های دریافتنی گویند.
3- ملزومات: شامل کالاها و اجناسی است که در جریان فعالیت های واحد اقتصادی خریداری و به مصرف می رسد.

انواع بدهی ها:
1- حساب های پرداختی: این نوع بدهی در ازای خرید نسیه دارائی یا خدمات از دیگران ایجاد می شود.
2- وام پرداختی: این نوع بدهی در ازای دریافت وام از مؤسسات اعتباری نظیر بانکها ایجاد می شود.
اهمیت معادله حسابداری
حسابداران برای اینکه رویدادهای مالی مربوط به یک واحد اقتصادی را ثبت و سپس اطلاعات حسابداری را به طور مناسب گزارش کنند؛ باید:
1- رویدادهای مالی مؤثر بر واحد اقتصادی را شناسائی کنند.
2- میزان تأثیر هر رویداد مالی را بر اجزای معادله حسابداری ارزیابی و اندازه گیری نمایند.

مثال 1:
رویداد مالی زیر در تعمیرگاه تلویزیون ماهر طی دو ماهه ابتدای سال 1371 انجام شده است .آقای ماهر در فروردین ماه سال 1371 تصمیم به تأسیس تعمیرگاه تلویزیون گرفت. ابتدا اقدام به دریافت پروانه کسب کرده، سپس در 15 فروردین در بانک، حساب جاری را به نام تعمیرگاه ماهر افتتاح می کند و مبلغ
30000000 ریال به عنوان سرمایه تعمیرگاه به آن حساب واریز می نماد.

تجزیه و تحلیل:
با تأسیس تعمیرگاه تلویزیون ماهر، یک واحد اقتصادی که به آقای ماهر، تعلق دارد با شخصیت حسابداری مستقل از آقای ماهر ایجاد می شود و با افتتاح حساب جاری و واریز 30000000 ریال به این حساب، تعمیرگاه ماهر صاحب یک قلم دارائی به نام نقد و بانک می باشد.

ترازنامه:
صورتحسابی است که دارائی ها و بدهی ها و سرمایه ی مالک یک واحد اقتصادی را، در یک تاریخ معین نشان می دهد. معمولاً در تهیه تراز نامه باید به نکات زیر توجه کرد:
1- نوشتن عنوان: عنوان ترازنامه شامل موارد زیر است:
الف) نام واحد اقتصادی
ب) نام گزارش یا صورتحساب مالی
ج) تاریخ گزارش
2- واحد اندازه گیری:
واحد اندازه گیری رویدادهای مالی، پولی رایج هر کشور است.
3- طرفین ترازنامه:
در سمت راست ترازنامه دارائی ها و در سمت چپ بدهی ها و سرمایه مالک نوشته می شود.
4- ترتیب نوشتن دارائی ها:
در ترازنامه دارائی ها به ترتیب قابلیت تبدیل به نقد نوشته می شوند.

5- ترتیب نوشتن بدهی ها:
بدهی های مختلف واحد اقتصادی به ترتیب تاریخ سررسید پرداخت در ترازنامه نوشته می شوند.
6- موازنه:
ترازنامه منطبق بر معادله حسابداری است. بنابراین همیشه بین جمع دارائی ها و جمع بدهی ها و سرمایه مالک توازن وجود دارد.
نمونه ای از یک ترازنامه در شکل زیر توضیح داده شده است:
تعمیرگاه تلویزیون ماهر



دانلود مقاله در مورد حسابداری مدیریت محیطی

جمعه 95/2/17
6:54 صبح
نفیسه زاهدی
حسابداری در سطح ملی به جریانهای منابع طبیعی، هزینه های محیطی و هزینه های خارجی می پردازد اطلاعات مربوط به این وب سایت توجه اصلی اش به وابستگی حسابداری محیطی به عنوان ابزار حسابداری مدیریت برای تصمیمات داخلی واحد تجاری می باشد، همچون حسابداری مدیریت محیطیحسابداری مدیریت محیطی را می توان بعنوان تشخیص ، گردآوری ، برآورد ، تحلیل ، گزارش داخلی و کاربر
دسته بندی حسابداری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 14 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
دانلود مقاله در مورد حسابداری مدیریت محیطی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

محتوی مقاله شامل موارد زیر می باشد:
1) حسابداری مدیریت محیطی چیست؟
2) موارد کاربردی و فایده های حسابداری مدیریت محیطی چیست؟
3) مزایای نهفته حسابداری مدیریت محیطی در صنعت چیست؟
4) مزایای نهفته حسابداری مدیریت محیطی برای دولت چیست؟
5) مزایای نهفته حسابداری مدیریت محیطی برای جامعه چیست؟
6) چرا حسابداری مدیریت محیطی توسعه یافت؟
7)بازنگری حسابداری مدیریت محیطی: حسابداری مدیریت محیطی چیست؟

حسابداری مدیریت محیطی اصطلاح گسترده ای است که همانند زیر در چندین متن مختلف استفاده میشود:
انواع حسابداری عمومی
حسابداری مدیریت:
کاربرد هزینه و اطلاعات دیگر را برای تصمیم گیری در یک سازمان تشخیص ، گردآوری، برآورد و تحلیل می کند.

حسابداری مالی:
گسترش و گزارش اطلاعات مالی توسط یک سازمان برای قسمتهای خارجی ( مانند بانکها، صاحبان سهام) را برعهده دارد.

حسابداری ملی:
گسترش اقتصادی و اطلاعات دیگر برای توصیف درآمد ملی و سلامت اقتصادی را برعهده دارد.

انواع حسابداری محیطی

حسابداری مدیریت محیطی:
حسابداری مدیریت توجه اصلی اش به جریان اطلاعات مربوط به مواد و انرژی و اطلاعات هزینه محیطی می باشد.

حسابداری مالی محیطی:
حسابداری مالی به گزارش هزینه های بدهی محیطی و دیگرهزینه های مهم محیطی می پردازد.

حسابداری ملی محیطی:
حسابداری در سطح ملی به جریانهای منابع طبیعی، هزینه های محیطی و هزینه های خارجی می پردازد.
اطلاعات مربوط به این وب سایت توجه اصلی اش به وابستگی حسابداری محیطی به عنوان ابزار حسابداری مدیریت برای تصمیمات داخلی واحد تجاری می باشد، همچون حسابداری مدیریت محیطی.حسابداری مدیریت محیطی را می توان بعنوان تشخیص ، گردآوری ، برآورد ، تحلیل ، گزارش داخلی و کاربرد جریان اطلاعات مربوط به انرژی و مواد ، اطلاعات مربوط به هزینه های محیطی و اطلاعات مربوط به هزینه های دیگر برای هردو تصمیمات محیطی و متعارف در یک سازمان تعریف کرد.

نکات اصلی قابل یادداشت عبارتند از:
• حسابداری مدیریت محیطی بر هزینه های داخلی شرکت تاکید دارد وتوجهی به هزینه های خارجی مربوط به اشخاص ، اجتماع یا محیط که شرکت از لحاظ قانونی مسئول آنها نیست ندارد.
• حسابداری مدیریت محیطی تمرکز اصلی اش به حسابداری هزینه های محیطی می باشد.
• این حسابداری فقط به هزینه های محیطی و یا هزینه های دیگر توجه ندارد بلکه اطلاعاتی در زمینه جریانهای فیزیکی و سرنوشت مواد و انرژی را نیز ارائه می دهد.
• اطلاعات حسابداری مدیریت محیطی نه تنها می تواند در بیشتر انواع فعالیتهای مدیریت ویا در تصمیم گیریهای مدیریت در سازمان استفاده شود بلکه بطور تخصصی برای فعالیتهای مدیریت محیطی سودمند می باشند. بنابراین، حسابداری مدیریت محیطی دو تا از سه قطعه ساختاری توسعه باثبات محیط و اقتصاد را بررسی و انسجام می بخشد چون آنها به تصمیم گیری های داخلی سازمان مربوط هستند.

کاربردها و فایده های حسابداری مدیریت محیطی:
تصمیم گیرندگان یک سازمان می توانند از جریان فیزیکی اطلاعات و اطلاعات مربوط به هزینه که توسط حسابداری مدیریت محیطی تهیه می شود استفاده کنند تا تصمیماتی اتخاذ کنند که هم بر کارهای مالی و محیطی سازمان تاثیرگذار هستند. این مطلب نیز قابل ذکر است که با این که این تصمیمات حسابداری از تصمیم گیری های داخلی حمایت می کند اما حتی تکمیل این حسابداری سطح مخصوصی از کارهای مالی و محیطی راتضمین نمی کند به هر حال برای سازمانها و برنامه هایی که اهداف کاهش هزینه دارند مخصوصا هزینه های محیطی و یا تاثیر گذاری کم محیط ، این حسابداری مجموعه ای از اطلاعات ضروری برای رسیدن به این اهداف را آماده می کند. بویژه اطلاعات این حسابداری برای ابتکارات مدیریت با یک تاکید خاص محیطی با ارزش است.

این حسابداری نه فقط اطلاعات هزینه ای ضروری را برای ارزیابی تاثیرات مالی این فعالیت های مدیریت آماده می کند بلکه اطلاعات جریان فیزیکی ( مثل کاربرد مواد اولیه و اتلاف نسبت های تولید شده ) را نیز ارائه می دهد که به توصیف تاثیرات محیطی کمک می کند. مثالهای از ابتکارات محیطی که از این حسابداری استفاده نموده اند عبارتند از:
• جلوگیری از آلودگی
• طرحی مخصوص هوا
• چرخه زندگی محیطی / ارزیابی / هزینه یابی/ طراحی
• مدیریت زنجیره عرضه محیطی
• خریدهای ترجیحی محیطی
• روند گسترش یافته / مسئولیت تولید
• سیستمهای مدیریت محیطی
• ارزیابی کارهای محیطی و تحلیل موقعیت

• گزارش کار محیطی
بنابراین این حسابداری صرفا ابزار مدیریت محیطی نسبت به دیگر انواع حسابداری نیست ، پس این حسابداری مجموعه گسترده ای از اصول و روشهایی است که جریان مواد و انرژی و اطلاعات مربوط به هزینه برای موفقیت فعالیتهای دیگر مدیریت محیطی تهیه می کند.بطور گسترده تعدادی از تصمیمات که توسط هزینه های محیطی یک نوع یا نوع دیگری تاثیر پذیرفته اند بطور کلی افزایش یافته اند . بنابراین حسابداری مدیریت محیطی نه فقط برای تصمیمات مدیریت محیطی مهم شده است بلکه برای تمام فعالیتهای جاری مدیریت نیز مهم است. بعنوان مثال: طراحی فرآیند و تولید ، کنترل هزینه ها و تخصیص، بودجه بندی سرمایه ، خرید، مدیریت سلسله عرضه ، قسمت گذاری تولید ، ارزیابی کار.
سود های نهفته حسابداری مدیریت محیطی برای صنعت:

این حسابداری سودهای نهفته زیادی برای صنعت به همراه دارد که عبارتند از :
• توانایی برای تعقیب دقیق تر و کنترل کاربرد و جریان مواد و انرژی که شامل آلودگی / حجم اتلاف ، انواع و سرنوشت مواد است .
• توانایی برای تشخیص ، برآورد، تخصیص و کنترل/ کاهش دقیق تر هزینه ها مخصوصا انواع هزینه های محیطی می شود.
• اطلاعات دقیق تر و قابل فهم تری برای حمایت از ایجاد و شراکت در امور اختیاری و برنامه های مفید هزینه یابی برای گسترش کارهای محیطی آماده می کند .
• اطلاعات دقیق تر و قابل فهم تری برای سنجش و گزارش کارهای محیطی تهیه می کند بنابراین توسعه شرکت با صاحبانی مانند مشتریان ، اجتماعات محلی ، کارکنان ، دولت و تهیه کنندگان مالی منعکس می شود .

سودهای نهفته حسابداری مدیریت محیطی برای دولت .:
تکمیل این حسابداری به وسیله صنعت همچنین می تواند در راه های مختلفی برای دولت نیز سودمند باشد .
• اگر صنایع می توانند به برنامه های محیطی برمبنای سهم مالی خود و حمایتهای محیطی ، سیاسی ،مالی وشهری دولت برسند .
• تکمیل حسابداری مدیریت محیطی توسط صنعت باید تاثیر پذیری وجود سیاستهای دولتی و قوانین را با نشان دادن هزینه ها و سودهای درست محیطی شرکتها که از این سیاستها و قوانین منتج شده تقویت کند.
• دولت می تواند از اطلاعات حسابداری مدیریت محیطی در صنعت برای برآورد و گزارش مالی در صنایع قانونمند یا شرکا صنعتی در برنامه های اختیاری کمک کند .
• اطلاعات حسابداری مدیریت محیطی در صنعت می تواند در شکل دادن برنامه های دولتی یا طرحهای سیاسی مفید باشند .
• دولت می تواند از اطلاعات این حسابداری در صنعت استفاده کند تا گزارش منفعت های مالی و محیطی برنامه های شراکتی با صنعت و یا روشهای ارائه شده برای حمایت محیطی وبرنامه ها و خط مشی های دولتی را توسعه دهد .

• اطلاعات حسابداری مدیریت محیطی در صنعت برای اهداف حسابداری در سطح ملی و منطقه ای می تواند مفید باشد . به علاوه سازمانهای دولتی می توانند خودشان با منفعت های زیراین حسابداری را تکمیل کنند :
• اطلاعات این حسابداری در دولت برای تصمیمات محیطی و دیگر تصمیمات می تواند در کارهای دولتی استفاده شود هچنین در خرید ، بودجه بندی سرمایه و سیتم های مدیریت محیطی مرکزی نیز کاربرد دارد .
• اطلاعات این حسابداری در دولت برای برآورد وگزارش کارهای محیطی و مالی برای عملیات های دولتی کاربرد دارد .
سودهای نهفته حسابداری مدیریت محیطی برای جامعه :
• کاربرد مفید تر و سودآورمنابع طبیعی که شامل انرژی وآب می شود را فراهم می سازد .
• هزینه نشر آلودگیها را به طور سود آور کاهش می دهد .

• هزینه های اجتماعی خارجی مربوط به آلودگی صنعت را کاهش می دهد که شامل هزینه های محیط ، کنترل و چاره ها همانند هزینه های سلامت عمومی می شود .
• اطلاعات گسترده ای برای گسترش خط مشی عمومی تصمیم گیری ها آماده می کند .
• اطلاعات اجرایی محیطی و صنعتی آماده می کند که برای ارزیابی کار محیطی و شرایط محیطی در مناطق جغرافیایی و اقتصادی در زمینه های گسترده ای کاربرد دارد .
چرا حسابداری مدیریت محیطی گسترش یافته است ؟

نیاز برای این حسابداری در تشخیص بعضی از محدودیت های روشهای حسابداری مدیریت معمول برای فعایت ها و تصمیمات مدیریت که شامل هزینه های محیطی مهم و نتایج و تاثیرات محیطی مهم می شود احساس شد . به عنوان مثال ، کارهای حسابداری مدیریت معمول زیر ممکن است به ملاحظات ناقص هزینه های محیطی در تصمیم گیریهای داخلی کمک کند .
• تعدادی از هزینه های محیطی نهفته عمومی در حساب های سربار .
• تخصیص نادرست هزینه های محیطی حاصل از حساب های سربار که به فرایندها ، تولیدات و خطوط فرآیند برمی گردد .
• توصیف نادرست هزینه های محیطی به عنوان هزینه های ثابت زمانی که آنها واقعا متغیر می باشند ( یا برعکس) .
• حسابداری نادرست برای حجم های مواد خام تلف شده .

• به حساب نیاوردن هزینه های محیطی مهم ومربوط در ثبت های حسابداری.
زمانی که بیشتر سازمانها تصمیم می گیرند که بعضی از تصمیمات مدیریت را که دارای تاثیرات محیطی و هزینه های نهفته می باشد تشخیص دهند ارزش تشخیص حسابداری مدیریت محیطی زیاد می شود .در پایان ، تفاوت بین حسابداری مدیریت معمولی و حسابداری مدیریت محیطی ممکن است روشن باشد البته زمانی که دو روش در یک روش حسابداری مدیریت گسترده قرار گیرند آن بهتر می تواند تمام تصمیمات و جنبه های محیطی دیگر را اطلاع دهد .



دانلود مقاله حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات

جمعه 95/2/17
6:53 صبح
نفیسه زاهدی
داراییهایی که در روال عادی عملیات تجاری به کار می رود و تا سالهای متمادی خدماتی را فراهم می کند در حسابداری به دو گروه عمده زیر طبقه بندی می شود داراییها عملیاتی مشهود (Tangible Operation Assets) این گروه از داراییها اقلامی نظیر زمین ساختمان، ماشین آلات و انواع تجهیزات را در بر می گیرد و معمولاً تحت عنوان «داراییهای ثابت» «اموال، ماشین آلات و تج
دسته بندی حسابداری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 82
دانلود مقاله حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات

مقدمه:
داراییهایی که در روال عادی عملیات تجاری به کار می رود و تا سالهای متمادی خدماتی را فراهم می کند در حسابداری به دو گروه عمده زیر طبقه بندی می شود:
داراییها عملیاتی مشهود (Tangible Operation Assets) . این گروه از داراییها اقلامی نظیر: زمین ساختمان، ماشین آلات و انواع تجهیزات را در بر می گیرد و معمولاً تحت عنوان «داراییهای ثابت» «اموال، ماشین آلات و تجهیزات» یا «زمین و داراییهای مشهود استهلاک پذیر» در ترازنامه طبقه

بندی می شود. از آنجا که اصطلاح «اموال، ماشین آلات و تجهیزات» ماهیت این گروه از داراییها را بهتر ارائه می کند این عنوان در سالهای اخیر بیشتر به کار می رود. داراییهای عملیاتی مشهود دارای ویژگیهای عمده زیر است:

در عملیات بطور موثر مورد استفاده قرار می گیرد. داراییهایی که در عملیات واحد تجاری کاربرد ندارد، یا انتظار می رود طی مدت زمانی معقول به کار گرفته نشود تحت عنوان «سایر داراییها» در ترازنامه طبقه بندی می شود.
به قصد سرمایه گذاری یا فروش مجدد خریداری نشده است. داراییهایی که به قصد سرمایه گذاری یا فروش تحصیل شده است جداگانه و بنا به مورد، تحت عنوان «سرمایه گذاریها» یا «موجودی

جنسی» در ترازنامه طبقه بندی می شود. برای مثال، وسایط نقلیه که در نمایشگاههای اتومبیل برای فروش نگهداری می شود جزو موجودی جنسی به حساب می آید. اما اگر این وسایط نقلیه را موسسه دیگری بخرد و در روال عادی عملیات به کاربرد جزو اموال، ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی می شود.
درارای منافع اقتصادی آتی است. داشتن منافع آتی مشخصه اصلی تمام داراییهاست. هر یک از اقلام که این ویژگی را نداشته باشد دارایی به شمار نمی آید.

دارای موجودیت عینی است. داراییهایی که وجود خارجی ندارند تحت عنوان داراییهای نامشهود در ترازنامه طبقه بندی می شود.
داراییهای عملیاتی مشهود به سه گروه فرعی زیر طبقه بندی می شود:
دراییهای استهلاک پذیر. نظیر ساختمان و ماشین آلات که دارای عمر اقتصادی محدود است و سرمایه گذاری در آنها از طریق فرایند استهلاک به خدمات یا داراییهای تولید شده تخصیص می یابد و بابه هزینه های دوره منظور می شود.
داراییهای استهلاک ناپذیر. نظیر زمین که معمولاً عمر اقتصادی نامحدود دارد بر خلاف سایر اموال در نتیجه استفاده یا گذشت زمان تحلیل یا از بین نمی‌رود.
داراییهای نقصان پذیر. نظیر جنگلها، معادن و سایر منافع و ذخایر طبیعی که بر اثر استخراجح و بهره برداری تحلیل می رود و به موجودی مواد یا کالا تبدیل می شود. این گونه داراییها معمولاً در گروه جداگانه ای تحت عنوان «منابع و ذخایر طبیعی» در ترازنامه طبقه بندی می شود.
داراییهای عملیاتی نامشهود (Intangible Operational Assets). این گروه از داراییها موجودیت عینی ندارند و تحت عنوان داراییهای نامشهود در ترازنامه طبقه بندی می شوند. مانند حقوق طبع، اختراع و امتیاز.

داراییها نامشهود دارای ویژگیهای عمده زیر است:
در عملیات بطور موثر به کار می رود.
برای سرمایه گذاری یا فروش مجدد خریداری نشده است.
دارای منافع آتی است اما موجودیت عینی ندارد.

بخش اول

تعیین بهای تمام شده اموال ماشین آلات و تجهیزات

بهای تمام شده اموال، ماشین آلات و تجهیزات
حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی انجام می گیرد. بهای تمام شده تاریخی بر اساس قیمت خرید نقدی که معرف ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است تعیین می شود و تمام مخارج ضروری و عادی که صرف می گردد تا دارایی در وضعیت و موقعیت لازم برای استفاده مورد نظر قرار گیرد به بهای تمام شده اضافه می شود. در مواردی که قیمت خرید نقدی دارای مشخص نباشد دارایی تحصیل شده به ارزش متعارف دارایی واگذار شده ثبت می شود. اگر ارزش متعارف دارایی تمام مخارج مربوط به تحصیل دارایی سرمایه ای به حساب نمی آید به عنوان مثال اقلام زیر نباید جزو بهای تمام شده دارایی به حساب آید:
1 – تخفیفات نقدی حتی اگر خریدار از آن استفاده نکرده باشد باید از قمیت خریدار از آن استفاده نکرده باشد باید از قیمت خرید دارایی کم شود، زیرا اصلی کلی این است که داراییها نباید به مبلغی بیش از قیمت خرید نقدی در حسابها ثبت گردد.
2 – مخارج غیر عادی که در ارتباط با تحصیل دارایی پرداخت می شود. زیرا جزو مخارج ضروری برای تحصیل نیست. مانند مخارج اضافی که به علت اشتباه در نصب ماشین آلات انجام می گیرد.

3 – بهره و کارمزد بدهیهایی که بر اثر خرید دارایی واقع می شود. زیرا هزینه بهره بعد از استفاده مورد نظر از دارایی تحقق می یابد.
4 – مخارج آموزش کارکنان که برای فراگیری طرز کار ماشین آلات پرداخت می شود. زیرا آموزش کارکنان، ارزش ماشین آلا را افزایش نمی دهد.
5 – هزینه مالیات و بیمه که بعد از تحصیل دارایی هر ساله پرداخت می شود. زیرا برای حفظ دارایی در وضعیت عادی عملیاتی انجام می گیرد.
اموال و ماشین آلات و تجهیزات بر اساس بهای تمام شده یا ارزش تاریخی اندازه گیری و ثبت می

شود زیرا:
بهای تمام شده معرف ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است.
بهای تمام شده بر پایه معامله فرض تعیین نشده، بنابراین واقعی و قابل رسیدگی است.
سود یا زیان باید در تاریخ فروش دارایی شناسایی شود و نمی تواند مبتنی بر فرض و پیش بینی باشد.
با این حال استانداردهای حسابداری برخی از کشورها و استانداردهای بین المللی حسابداری تجدید ارزیابی اموال، ماشین آلات و تجهیزات را تحت شرایط معینی مجاز شناخته است.

کاهش در ارزش دارایی
اموال، ماشین آلات و تجهیزاتی که در عملیات واحد تجاری به کار می رود نباید به مبلغی بیش از ارزش جاری، و اگر در عملیات واحد تجاری به کار نمی رود به مبلغی بیش از ارزش خالص بازیافتنی در حسابها ثبت شود.
در صورتی که بازده اقتصادی اموال، ماشین آلات و تجهیزات بطور مداوم کاهش یابد و میزان آن از لحاظ مبلغ با اهمیت باشد باید از حساب دارایی خارج یا کاهش ارزش داده شود. برای مثال، تقاضا، نابابی فرآورده هایی که تولید می کند، کم ارزش، یا بی ارزش شود. در چنین مواردی، ارزش دفتری داراییهای مزبور باید تا میزان ارزش خالص بازیافتنی دارایی کاهش داده شود و میزان کاهش ارزش به عنوا زیان دوره شناسایی و در صورت سود و زیان همان دوره گزارش گردد.

مخارج جاری و سرمایه ای
مخارج ناشی از تحصیل و بکارگیری اموال، ماشین آلات و تجهیزات به دو گروه جاری و سرمایه ای تقسیم می شود:
مخارج جاری (Revenue Expenditures). مخارجی است که انتظار می رود منافع آن تنها عاید دوره مالی جاری شود. بنابراین، این گونه مخارج جزو هزینه های دوره جاری محسوب و از درآمد همان دوره کم می شود. مانند هزینه تعیمر و نگهداشت ماشین آلات.

مخارج سرمایه ای(Capital Expenditures). مخارجی است که انتظار می رود منافع آن علاوه بر دوره جاری به دوره های آینده نیز تسری یابد. بنابراین، این گونه مخارج چنانچه از نظر مبلغ با اهمیت باشد سرمایه ای محسوب و به عنوان دارایی به حسابهای مربوط منظور می شود و در صورتی که عمر مفید محدودی داشته باشد بتدریج از طریق فرآیند استهلاک به دوره های مالی مورد انتفاع تخصیص می یابد. مانند هزینه حمل و نصب ماشین آلات.

زمین
تمام مخارج لازم برای تحصیل زمین باید در حساب زمین زمین یا اراضی ثبت شود. از آنجا که زمین و ساختمان داراییهای مجزا از هم هستند، بنابراین، بهای تمام شده هر یک باید در حسابی جداگانه ثبت شود.
تمام مخارجی که زمین تحصیل شده را برای استفاده مورد نظر آماده می سازد باید جزو بهای تمام شده زمین منظور شود. برخی از اجزای مشخص بهای تمام شده زمین عبارت است: 1) قیمت خرید، 2) مخارج مربوط به معامله و انتقال سند مالکیت نظیر: کارمزد دلالی، مالیات مستغلات و حق الثبت.
اگر زمینی که به تازگی خریداری شده است در وضعیت لازم برای استفاده مورد نظر نباشد، مخارج خاصی که خریدار برای آماده سازی آن انجام می دهد، باید به عنوان بخشی از بهای تمام شده زمین ثبت شود مانند مخارج تسطیح، خاکریزی و آماده سازی زمین. همچنین اگر، در زمین خریداری شده برای احداث بنا، تاسیساتی وجود داشته باشد که باید تخریب شود، مخارج تخریب تاسیسات فرسود (پس از کسر عواید حاصل از فروش مواد و مصالح ساختمانی اسقاط) باید به بهای تم

ام شده زمین اضافه شود.
زمینهایی که به قصد استفاده در روال عادی عملیات نگهداری نمی شود نظیر زمینی که به منظور سرمایه گذاری یا توسعه آینده کارخانه تحصیل می شود، یا زمینی که در عملیات واحد تجاری مورد استفاده قرار نمی گیرد، نباید تحت عنوان «اموال ماشین آلات و تجهیزات» طبقه بندی شود. بلکه باید جزو سرمایه گذاریها یا سایر داراییها در ترازنامه ارائه گردد. زمینی که به وسیله موسسات خرید و فروش املاک برای فروش مجدد نگهداری می شود باید به عنوان موجودی جنسی در ترازنامه طبقه بندی شود.

 

تاسیسات و مستحدثات زمین
بهای تمام شده تاسیسات و مستحدثات در زمین مانند: نرده کشی، اسفالت محوطه، پیاده رو سازی، احداث پارکینگ باید در حساب جداگانه ای تحت عنوان تاسیساتی که در زمین احداث می شود دارای عمر اقتصادی نامعینی باشد، بهای تمام شده این گونه تاسیسات به بهای تمام شده زمین اضافه می گردد و مشمول محاسبه استهلاک نمی شود. به عنوان مثال تاسیساتی که توسط مالک زمین احداث شده است اما نگهداری و جایگزینی آن از طرف شهرداری محل تقبل گردیده باشد مشمول محاسبه استهلاک نمی شود.

«تاسیسات در ساختمان استیجاری» ثبت و جزء اموال، ماشین آلات و تجهیزات در ترازنامه طبقه بندی می شود. بهای تمام شده این گونه تاسیسات باید در طول عمر مفید دارایی یا مدت اجاره، هر کدام که کوتاهتر است مستهلک یا از حساب خارج شود زیرا در پایان مدت اجاره، این تاسیسات به مستاجر تعلق نخواهد داشت.

ظروف
برخی از محصولات واحدهای تولیدی در داخل ظرف به بازار عرضه می شود که ظروف آن ممکن است برای استفاده مجدد قابل استرداد باشد. مانند: بشکه های نفت، سیلندرهای گاز وشیشه های نوشابه. معمولاً بابت بهای ظروف این گونه محصولات، مبلغی به عنوان سپرده از خریدار اخذ می شود که به هنگام استرداد ظروف، به خریدار بازگردانده و یا به حساب وی بستانکار می شود. این گونه داراییها اگر چه در اختیار خریدار است اما در دفاتر فروشنده در بخش اموال، ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی و در طول عمر برآوری آن مستهلک میشود. ظروفی که در مدت زمانی معقول (تعیین شده) مسترد نشود، به عنوان فروش تلقی و از سپرده خریدار کسر می شود و بهای تمام شده و استهلاک انباشته آن نیز از حسابها خارج می گردد. بر عکس، اگر سپرده ای بابت ظروف از خریدار اخذ نشده یا بهای ظروف ناچیز باشد، فروشنده ممکن است ظروف را به عنوان «ملزومات تولیدی» تلقی و هزینه هر سال را از این بابت، از طریق شمارش عینی، مطابق روشهای معمول انبارگردانی تعیین کند.

ابزار آلات
ابزار آلات نظیر آچار و انبردست و سایر ابزار و وسایل کار را شامل می شود. بهای تمام شده این گونه اقلام نسبتاً ناچیز است و اغلب در معرض خسارت، سرقت و شکستگی قرار دارد. از این رو، معمولاً نحوه عمل حسابداری، ابزار آلات مشابه اموال، ماشین آلات و تجهیزات نیست و روشهای معمول استهلاک در مورد آن کاربرد ندارد. اقلام مزبور را می توان به سه شکل زیر در حسابها ثبت کرد:

 

1 – در موقع خرید به حساب دارایی منظور و در پایان سال پس از موجودی برداری، حساب دارایی اصلاح شود و هر گونه زیان ناشی از سرقت، خسارت و شکستگی به عنوان هزینه جاری به حساب آید.
2 – مبلغی متناسب با موجودی عادی (متعارف) ابزار آلات به حساب دارایی منظور و سپس کلیه خریدهای مازاد بر این مبلغ به حساب هزینه منتقل شود.
3 – در موقع خرید به حساب هزینه منظور گردد.
طرق تحصیل اموال، ماشین آلات و تجهیزات
بخش دوم
طرق تحصیل اموال، ماشین آلات و تجهیزات
اموال، ماشین آلات و تجهیزات را می توان به طریق زیر تحصیل کرد:
نقد تولید یا احداث
نسیه معاوضه
صدور سهام رایگان

گروهی (بطور یکجا)

تحصیل دارایی بطور نقد
خرید دارایی بطور نقد متداولترین شیوه تحصیل دارایی است. کلیه وجوهی که خریدار آگاه و مطلع در معامله ای عادله و در شرایط عادی برای خرید دارایی و آماده کردن آن برای استفاده مورد نظر پرداخت می کند جزء بهای تمام شده دارایی منظور می شود.

تحصیل دارایی بطور نسیه
طبق اصل بهای تمام شده، داراییهای که بطور نسیه خریداری می شود، به یکی از دو طریق زیر، هر کدام مشخص تر و قال اعتمادتر باشد در دفاتر ثبت می شود.

معادل قیمت نقدی (قیمت بازار)
ارزش فعلی اسناد واگذار شده
اصل کلی این است که داراییها نباید به مبلغی بیش از قیمت نقدی در حسابها ثبت شود. یعنی کلیه تخفیفات نقدی حتی اگر خریدار از آن استفاده نکرده باشد باید از قمیت خرید دارایی کم شود. در صورتی که خریدار در مدت زمان تعیین شده نتواند از تخفیف استفاده کنند، تخفیفات استفاده نشده باید در حسابی با عنوان تخفیفات از دست رفته یا تخفیفات استفاده نشده ثتب و جزو هزینه های دوره جاری به حساب آید.
داراییها ممکن است بر اساس قرادادهای بلند مدت و از طریق اوراق تجارتی یا دیون رهنی تحصیل شود. بهای تمام شده این گونه داراییها باید به ارزش متعارف (معادل قیمت نقدی)، بدون در نظر گرفتن بهره، محاسبه شود. قاعده کلی برای ثبت داراییها که در ازای صدور اسناد بلند مدت تحصیل می شود به شرح زیر است:
الف: ارزش متعارف دارایی تحصیل شده مشخص یا قابل تعیین باشد. در این صورت دارایی تحصیل شده باید به ارزش متعارف در دفاتر ثبت شود و تفاوت مبلغ اسمی اسناد واگذار شده و ارزش متعارف دارایی تحصیل شده به حساب کسر اسناد منظور و به تدریج طی دوره واریز اسناد به حساب هزینه بهره دارایی منتقل و مستهلک گردد. در خرید اقساطی ممکن است مالکیت به خریدار منتقل نشد. با این حال ثبت بهای تمام شده دارایی و بدهی مربوطه به آن عموماً پذیرفته شده است.
ب: ارزش متعارف دارایی تحصیل شده مشخص یا قابل تعیین نباشد. در صورتی که ارزش متعارف دارایی تحصیل نشده مشخص نباشد، این گونه داراییها باید بر اساس ارزش متعارف یعنی ارزش فعلی اسناد واگذار شده در دفاتر ثبت شود. ارزش فعلی اسناد واگذار شده با توجه به پرداختهای آتی و بر اساس نرخهای متداول یا جاری بهره تعیین می شود و مبنای اندازه گیری بهای تمام شده دارایی تحصیل شده قرار می گیرد و تفاوت ارزش فعلی و مبلغ اسمی اسناد واگذار شده به حساب کسر اسناد منظور و به تدریج در طی دروه واریز اسناد به حساب هزینه بهره منتقل و

مستهلک می شود.
مثال: «شرکت الف» در اول فروردین ماه 1?3 ماشین آلاتی را در ازای صدور 7 برگ سفته بدون بهره که قابل پرداخت در 7 قسط سالانه بود امضا و تسلیم فروشنده کرد. مبلغ هر قسط 300000 ریال و موعد پرداخت اولین قسط 29 اسفند 1?13 بود. در صورتی که قیمت نقدی (ارزش متعارف) ماشین آلات تحصیل شده معادل 1500000 ریال و نرخ متداول بهره بردای برای اسناد واگذار شده 10 درصد باشد «شرکت الف» باید ماشین آلات خریداری شده را به چه مبلغی در دفاتر ثبت کند؟

 

پاسخ: ماشین آلات باید به مبلغ 1500000 ریال در حسابها ثبت شود. زیرا همانگونه که قبلاً گفته شد در صورتی که ارزش متعارف دارایی تحصیل شده مشخص باشد. بهای تمام شده دارایی بر اساس ارزش متعارف اندازه گیری و تفاوت مبلغ اسمی اسناد و ارزش متعارف دارایی تحصیل شده به حساب «کسر اسناد» منظور و به تدریج طی دوره اسناد به حساب هزینه بهره یا هزینه مالی منتقل و مستهلک می شود.
1 فروردین ماشین آلات 1500000
کسر اسناد پرداختی 600000
اسناد پرداختنی 2100000

خرید ماشین آلات در ازای صدور 7 برگ سفته
چنانکه ملاحظه می کنید ماشین آلات به مبلغ 2100000 ریال در دفاتر ثبت نشده است زیرا این مبلغ معرف ارزش متعارف ماشین آلات در تاریخ تحصیل نیست.

تحصیل دارایی از طریق صدور سهام
طبق استانداردهای حسابداری، هنگامی که اقلامی از اموال، ماشین آلات و تجهیزات در مبادله با سهام واحد تجاری تحصیل می شود باید به ارزش متعارف دارایی تحصیل شده یا ارزش متعارف سهام صادر شده هر کدام مشخص تر و قابل اعتماد تر باشد، ثبت شود.
در مواردی که ارزش متعارف سهام به وضوع قابل تعیین بوده و بیش از ارزش متعارف دارایی تحصیل شده قابل اتکا باشد. دارایی تحصیل شده به ارزش متعارف سهام صادر شده در دفاتر ثبت می شود. مثلاً در مواردی که سهام مظنه بازار داشته باشد (در بورس اوراق بهادار مورد داد وستد باشد) و تعداد سهامی که برای تحصیل دارایی واگذار می شود کمتر از حجم معاملات معمول روزانه این سهام در بورس باشد قیمت این سهام در بورس مبنای صحیح برای تعیین ارزش داراییهای تحصیل شده خواهد بود.

در صورتی که ارزش متعارف سهام (به تعدادی که واگذار می شود) به نحوی معقول قابل تعیین نباشد (در بورس اوراق بهاردار مورد داد و ستد نباشد) می توان ارزش متعارف دارایی تحصیل شده را از طریق ارزیابی به وسیله کارشناسان رسمی دادگستری یا کارشناسان بیمه تعیین کرد.
در مواردی که نتوان ارزش داراییهای مورد مبادله را به طرق بالا تعیین کرد ممکن است ارزش این گونه داراییها به وسیله هیات مدیره مشخص شود.

مثال: شرکت «الف» که سرمایه ثبت شده آن 100000000 ریال است در سال 1?13 ماشین آلات فرسوده ای را در ازای واگذاری 1000 برگ سهم 1000 ریالی خود تحصیل کرد. ارزش متعارف ماشین آلات تحصیل شده به نحو معقلول قابل تعیین نیست اما مظنه بازار هر برگ از سهام واگذار شده در بورس اوراق بهادار مشخص و 1800 ریال است. «شرکت الف» ماشین آلات خریداری شده را به چه مبلغی باید در دفاتر ثبت کند؟
پاسخ: ارزش ماشین آلات بر اساس ارزش متعارف واگذار شده تعیین و به ترتیب زیر در دفتر روزنامه ثبت می شود:
ماشین آلات 1800000

سرمایه 1000000
صرف سهام 800000
همان گونه که در ثبتهای بالا مشاهده می کنید، سرمایه در هر حال به مبلغ اسمی سهام واگذار شده در دفاتر ثبت می شود و تفاوت ارزش متعارف دارایی تحصیل شده و مبلغ اسمی سهام واگذار شده به حساب صرف یا کسر سهام منظور می شود.

تحصیل گروهی از داراییها بطور یکجا
گاه ممکن است یک واحد تجاری در یک معامله بیش از یک قلم دارایی خریداری کند. برخی از این داراییها ممکن است استهلاک پذیر و برخی دیگر استهلاک ناپذیر باشد. حال این سوال مطرح می شود که بهای تمام شده داراییهایی که بطور گروهی تحصیل می شود به چه ترتیب باید به هر یک از اقلام دارایی تسهیم شود؟ طبق اصول متعارف هر یک از اقلام دارایی ممکن است بر اساس ارزش متعارف معاملاتی یا ارزیابی به وسیله کارشناسان رسمی تعیین شود.

تحصل دارایی از طریق تولید یا احداث
گاه ممکن است موسساتی نظیر شرکتهای آب و برق و راه آهن علاوه بر فعالیتهایی که در روال عادی عملیات خود انجام می دهند به دلایل زیر تصمیم بگیرند که ماشین آلات یا سایر داراییهای مورد نیاز خود را بسازند:
تولید یا احداث دارایی بوسیله واحد تجاری مقرون به صرفه است. یعنی واحد تجاری با استفاده از نیروی انسانی و امکانات موجود خود در فرصتهای مقتضی، می تواند دارایی مورد نیاز خود را بسازند:

تولید یا احداث دارایی بوسیله واحد تجاری مقرون به صرفه است. یعنی واحد تجاری با استفاده از نیروی انسانی و امکانات موجود خود در فرصتهای متقضی، می تواند دارایی مورد نیاز خود را به بهای تمام شده کمتری بسازد.
تولید یا احداث دارایی بودن بوسیله واحد تجاری موجب می شود کنترل بیشتری نسبت به مشخصات و کیفیت واحد تجاری در طول دوره ساخت اعمال شود.
در مورد حسابداری داراییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد موارد زیر مطرح است که به تفصیل بررسی می شود:
الف: نحوه محاسبه بهای تمام شده دارایی.
ب: به حساب دارایی بردن بهره.
ج: سود یا زیان ناشی از احداث دارایی.
د: نحوة انعکاس دارایی در ترازنامه.
الف: نحوة محاسبة بهای تمام شده دارایی
تمام مخارجی که بطور مستقیم قابل تخصیص به دارایی است و در نتیجه احداث دارایی به وجود آمده باشد جزو بهای تمام شده محسوب و در طول دوره ساخت به حساب دارایی منظور می شود. مانند: مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و هزینه سربار که در نتیجه احداث دارایی واقع شده باشد. سایر مخارجی که بدون اجرای طرح احداث دارایی واقع نمی شد نیز جزو مخارج سرمایه ای و به حساب دارایی منظور می شود. در مورد تسهیم سربار ثابت سه نظریه ارائه شده است که هر یک باید در قالب وضعیتهای تولیدی زیر مطالعه شود.

وضعیت اول: واحد تجاری از حداکثر ظرفیت عملی خود استفاده کند.
وضعیت دوم: واحد تجاری از حداکثر ظرفیت عملی خود استفاده نکند.
نظریه اول: تخصیص بخشی از کل سربار ثابت به داراییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد. این نظریه با مفهوم هزینه یابی کامل در حسابداری مطابقت دارد: زیرا، در یک فرایند تصحیح تسهیم، کل مخارجی که در یک دروه مالی واقع می شوند باید به کل تولیدات همان دوره تخصیص یابد. طبق این نظریه، اگر هزینه های سربار ثابت بر اساس ساعات کار تسهیم شود و 8% ساعات کار مربوط به8 احداث دارایی باشد باید 8% از هزینه های سربار ثابت به این گونه داراییها

تسهیم شود. بکارگیری این روش موجب می شود که: (1) بهای تمام شده دارای ساخته شده

معادل یا نزدیک به قیمت خرید آن باشد، زیرا اگر دارایی به شکل ساخته شده نیز خریداری می شد فروشنده هزینه های سربار را هم در قیمت فروش منظور می کرد، (2) اگر یک واحد تجاری علاوه بر کالاهایی که از فعالیتهای عادی و متسمر تولید بدست می آورد قادر به ساختن داراییهای مورد نیاز خود باشد منافعی بدست می آورد که باید به گونه ای در درآمد کلی واحد تجاری منعکس شود.

این نظریه به شرطی صحیح است که واحد تجاری قبل از احداث دارایی از حداکثر ظرفیت عملی یا ظرفیت کامل استفاده کند. در این وضعیت چون احداث دارایی موجب می شود که تولید کالاهایی که در یک دروه مالی از فعالیتهای عادی و مستمر بدست می آید کاهش یابد، بنابراین، برای آن که بهای تمام شده داراییهای در دست احداث به نحو صحیح محاسبه شود سربار ثابت باید با همان مبنایی که به فعالیتهای عادی و متسمر تسهیم می شود به این گونه داراییها نیز تخصیص یابد. در

صورتی که واحد تجاری از حداکثر ظرفیت عملی خود استفاده نکند تسهیم هزینه های سربار ثابت به طرح احداث دارایی موجب می شود که بهای تمام شده کالاهایی که از فعالتیهای عادی و تولیدی بدست می آید کمتر از واقع و سود حاصل از عملیات جاری و مبلغ مالیات بر درآمد بیش از واقع گزارش شود.
نظریه دوم: تخصیص سربار ثابت اضافی به داراییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد. طبق این نظریه،سربار ثابت جزو بهای تمام شده دارایی منظور نمی شود مگر آن که بر اثر

احداث دارایی افزایش یافته باشد. کاربرد این روش در صورتی عملی است که واحد تجاری قبل از احداث دارایی، ظرفیت بلا استفاده داشته باشد. و از ظرفیت کامل تولیدی استفاده نکند. در صورتی که واحد تجاری قبل از احداث دارایی از حداکثر ظرفیت تولیدی استفاده کند بکارگیری این روش موجب افزایش بهای تمام شده کالاهایی می شود که از فعالیتهای عادی و مستمر بدست می آید. زیرا به دلیل احداث دارایی، تعداد کالاهایی که از فعالیتهای عادی و مستمر بدست می آید کاهش می یابد در نتیجعه سربار ثابت به تعداد کالای کمتری تسهیم می شود.
نظریه سوم: عدم تخصیص سربار ثابت به دارایییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد. طبق این نظریه، هزینه های سربار ثابت بر اثر احداث دارایی تغیر نمی کند. بنابراین، تسهیم هزینه های سربار ثابت به دارایی در طول دوره ساخت موجب کاهش هزینه دوره و افزایش سود و مالیات بردرآمد می شود البته این استدلال در صورتی صحیح است که هزینه های سربار ثابت بر اثر احداث دارایی افزایش پیدا نکند. بکارگیری این روش زیاد توصیه نمی شود زیرا معمولاً برخی از اقلام سربار ثابت در نتیجه احداث دارایی افزایش پیدا می کند.
بطور خلاصه روش اول یعنی تخصیص بخشی از کل سربار ثابت به داراییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد منطقی تر از سایر روشها به نظر می رسد به شرط آن که واحد تجاری از حداکثر ظرفیت تولیدی خود استفاده کند. در غیر اینصورت یعنی در مواردی که واحد تجاری ظرفیت بلااستفاده داشته باشد و از ظرفیت کامل تولیدی استفاده نکند فقط آن بخش از سربار ثابت که بر اثر احداث دارایی افزایش پیدا کرده است به حساب دارایی منظور می شود. در صورتی که سربار ثابت بر اثر احداث دارایی تغییر نکرده باشد ممکن است سربار ثابت به داراییهای که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد منظور شود.
به رغم این نظرات، روش اول یعنی تخصیص بخش از کل سربار ثابت به داراییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد با اصل تطابق مطابقت دارد و مشابه روش بکارگیری اصل بهای تمام شده در مورد موجودی کالا است. همچنین هیات تدوین استانداردهای حسابداری صنعتی بر اساس استاندارد زیر بکارگیری روش اول را توصیه کرده است:

«بهای تمام شده داراییهای سرمایه ای مشهود که پیمانکار برای استفاده خود می سازد باید شامل تمام مخارج از جمله هزینه های عمومی و اداری باشد به شرط آن که هزینه های مزبور با اهمیت و بطور مشخص به احداث دارایی مربوط باشد. چنانچه داراییهای ساخته شده از نوع یا مشابه داراییهایی باشد که پیمانکار از فعالیتهای عادی و مستمر تولیدی خود بدست می آورد، بهای تمام شده باید بر اساس سهم کاملی از مخارج غیر مستقیم محاسبه شود.»
ب: به حساب دارایی بردن بهره
واحدهای تجاری طی مدتی که داراییهایی را به قصد استفاده خود می سازند وجوهی را صرف خرید مواد، پرداخت دستمزد و سایر مخارج ساخت می کنند. سوالی که در این مورد مطرح می شود این است که آیا بابت بهره در طول دوره ساخت مبلغی به حساب دارایی منظور می شود

یا خیر؟ پاسخ به این سوال از نظر تئوری و عملی مباحثی را به شرح زیر مطرح کرده است.
تخصیص ندادن بهره به حساب دارایی. طبق این روش، بهره جزو مخارج تامین مالی محسوب می شود و به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی به حساب نمی آید.
تخصیص بهره به حساب دارایی. طبق این روش بهره جزو مخارج تامین مالی محسوب می شود و به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی به حساب نمی آید.
تخصیص بهره به حساب دارایی. طبق این روش بهره جزو مخارج سرمایه ای محسوب می شود و به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی به حساب می آید.
استاندارد شماره 34 (FASB 34) تحت عنوان به حساب دارایی بردن بهره که در سال 1979 به تصویب رسید روش دوم یعنی تخصیص بهره به حساب دارایی را با تعدیلهایی پذیرفت. ضوابط استاندارد مزبور به شرح زیر تلخیص و جمع بندی می شود:
کلیات. طبق اصل بهای تمام شده، تمام مخارج عادی و ضروری که انجام می شود تا دارایی در وضعیت و موقعیت لازم برای استفاده مورد نظر قرار گیرد باید جزو بهای تمام شده دارایی به حساب آید. در نیتجه بهره نیز در صورتی که با اهمیت باشد تحت شرایط خاص می تواند در دوره تکمیل و آماده شدن برای استفاده مورد نظر به حساب دارایی منظور شود. منظور از استفاده مورد نظر «استفاده در عملیات واحد تجاری» یا تولید به قصد «فروش یا اجاره» است.
داراییهای واجد شرایط. داراییهایی که برای تکمیل و آماده شدن برای استفاده مورد نظر نیازمند طی دوره ای طولانی هستند واجد شرایط برای به حساب دارایی بردن بهره به شمار می روند. داراییهای زیر شرایط لازم را برای به حساب بردن دارایی بردن بهره دارند:
داراییهایی که واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازند. اعم از این که آن را خود بسازند یا ساخت آن را از طریق انعقاد پیما به پیمانکار ارجاع کنند (مانند ساختن ماشین آلات یا احداث بن

ا به قصد استفاده در عملیات).
داراییهایی که واحد تجاری به شکل طراحهای مجزا به قصد فروش یا اجاره می سازد (ساختن کشتی یا فیلمهای سینمایی به قصد فروش یا اجاره).
داراییهای زیر واجد شرایط برای به حساب دارایی بردن بهره نیستند:
کالاهایی که بطور عادی یا به تکرار و تعداد زیاد تولید می شود.



دانلود مقاله حسابداری صنعتی

جمعه 95/2/17
6:49 صبح
نفیسه زاهدی
حسابداری صنعتی حوزه ای از حسابداری است که با هزینه یابی محصول سر کار دارد ، هزینه یابی محصول اطلاعات موردنیاز را برای تهیه صورتهای مالی در مورد قیمتتمام شده موجودیها و قیمت تمام شده کالای فروش رفته فراهم می آورد حسابداری صنعتی گاههی اوقات حسابداری مدیریت نی نامیده می شود باید به عنوان بازوی مدیریت در ارتباط با برنامه ریزی و کنترل فعالیتها تلقی گ
دسته بندی حسابداری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 71
دانلود مقاله حسابداری صنعتی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

فصل اول :
” مقدمه ”
حسابداری صنعتی حوزه ای از حسابداری است . که با هزینه یابی محصول سر کار دارد ، هزینه یابی محصول اطلاعات موردنیاز را برای تهیه صورتهای مالی در مورد قیمتتمام شده موجودیها و قیمت تمام شده کالای فروش رفته فراهم می آورد . حسابداری صنعتی گاههی اوقات حسابداری مدیریت نی نامیده می شود باید به عنوان بازوی مدیریت در ارتباط با برنامه ریزی و کنترل فعالیتها تلقی گردد . در حقیقت حسابداری صنعتی مدیریت را با ابزار حسابداری مورد نیاز جهت برنامه ریزی ، کنترل و ارزیابی عملیات مجهزمی نماید.

امروزه یکی از زمینه ها ی فعالیت انجمن های حسابداران خبره کشوورهای مختلف سعی در ارائه مناسبترین روشهای محاسبه قیمت تمام شده محصولات است . زیرا ادامه فعالیت مؤسسات تولیدی در صورتی امکان پذیر است که قیمتهای محاسبه شده دقیق و قابل رقابت در بازار تواید باشند . در غیر اینصورت یعنی ارائه غلط اطلاعات موجب گمراهی مدیران تصمیم گیرنده و در نتیجه از دست دادن بازار فروش و نهایتاٌ تعطیلی بنگاه اقتصادی خواهد گردید . چگونگی محاسبه قیمت تمام شده طی سالیان متمادی از تحولات و تغیرات چشمگیری بر خوردار بوده و هدف اصلی از این تغییرات ، دستیابی به روشهای محاسبه دقیق قیمت تمام شده محصولات بوده است . به دلیل اهمیت موضوع روش های مختلف محاسبه قیمت تمام شده مورد برسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد .

کاربردهای حسابداری صنعتی :
اطلاعات تهیه شده توسط حسابداری صنعتی در تصمیم گیری و ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد . تصمصم های مربوط به تعیین قیمت فروش ، ساخت یا خرید و بودجه بندی با استفاده از اطلاعات حسابداری صنعتی انجام می شود . هنگامی که اطلاعات حسابداری صنعتی بمنظور ارزیابی عملکرد فعالیت واحدهای مختلف سازمان ، توسط مدیران و در داخل سازمان مورد استفاده قرار می گیرند . در ان حالت می گوئیم اطلاعات برای مقاصد ” حسابداری مدیریت ” مورد استفاده قرار گرفته است . اگر این اطلاعات به قصد ارزیابی عملکرد سازمان و توسط استفاده کنندگان خارجی نظیر سهامداران یا بستانکاران مورد استفاده قرار گیرد .

آنگاه می توان گفت اطلاعات برای مقاصد ” حسابداری مالی ” مورد استفاده واقع شده است . معمولاٌ حسابداری صنعتی در رابطه با کاربرد آن در عملیات تولیدی مورد بحث قرار می گیرد . اما همواره چنین نیست یرا در هر نوع فعالیت بدون در نظر گرفتن وسعت آن ، که در آن ارزشهای پولی مطرح گردد، مفهوم و شیوه های حسابداری صنعتی کاربرد پیدا خواهد نمود . بار افزایش کارایی ، فعالیتهای غیر توایدی موئسسات تولیدی ، مؤسسات عمده فروشی ، خرده فروشی ، بانکها ، شرکتهای بیمه، شرکت های حمل و نقل ، خطوط هواپیمایی ، بیمارستانها ع سازمانهای دولتی ، دانشگاهها و مؤسسات خیریه باید از روشهای حسابداری صنعتی استفاده نمایند . در فصل های آتی راجع به شیوه های حسابداری صنعتی مورد استفاده در برخی از واحد های فوق توضیحاتی ارائه خواهد شد . در سایر مؤسسات و وا حد های غیر تولیدی ، که در فوق ذکر نگردیده اند . استفاده از شیوه های حسابداری صنعتی به نظر مدیریت و کارکنان واحد حسابداری آنان بستگی دارد .

مواد مستقیم :
شامل کایه موادی است که بخش جدائی ناپذیر و قابل شناسایی کالای ساخته شده راتشکیل می دهد . مواد مستقیم ممکن است به شکل خام ، مانند نفت خام برای ساختن بنزین و یا قسمتهای ساخته وخریداری شده مانند موتور و گیر بوکس ، در مونتاژ اتومبیل باشد . مواد مستقیم معمولاٌ قسمت عمده هزینه های تولید را تشکیل می دهند .

کار مستقیم :
کار مستقیم کاری است که بطور مستقیم صرف تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده می گردد .هزینه حقوق کارکنان که بتوان به کالای تخصیص داد کار مستقیم نامیده می شود هزینه حقوق کارگرانی که در قسمت منتاژ اتومبیل کار می کنند .

* عوامل تشکیل دهنده هزینه های تولید یا قیمت تمام شده محصول
سربا رکارخانه :
کلیه هزینه ها ی تو لید غیر از مواد مستقیم و کار مستقیم جزء هزینه های سربار کارخانه می باشند . هزینه های مواد غیر مستقیم و سایر هزینه های تولید آنها را به طور مستقیم به اقلام مشخص تولید اختصاص داد ، هزینه های سربار کارخانه نامیده می شوند .

* مواد غیر مستقیم :

موادی که برای تکمیل کالا ضروری بود ع ولی به علت ناچیز بودن مصرف آن در تولید و یا پیچیدگی در محاسبه و نسبت دادن مستقیم آن به یک واحد کالا ، نتوان آن را به عنوان مواد مستقیم طبقه بندی کرد . مواد غیر مستقیم نامیده می شود . چسب و یخ درتولید صندلی و همچنین مواد مصرفی کارخانه از قبیل روغن ، گریس و پارچه تنظیف از جمله مواد غیر مستقیم می باشد .

کار غیرمستقیم:
کار غیرمستقیم کاری است که به طور مستقیم تأثیری در ساخت و ترکیب کالای ساخته شده ندارد. مانند هزینه دستمزد سرکارگران، نگهبانان تعمیرات و کارکنان انبار.
نمونه‌ای دیگر از هزینه‌های سربار کارخانه به قرار زیر می‌باشند.سوخت، روشنایی، اجاره ساختمان کارخانه، استهلاک ساختمان کارخانه، استهلاک ماشین‌آلات و تجهیزات، تعمیرات ماشین‌آلات و تجهیزات، حق اضافه‌کاری اوقات تلف شده، تعمیرات ساختمان کارخانه، بیمه حوادث ساختمان و ماشین‌آلات و تجهیزات. هزینه اوقات تلف شده‌ی عادی (غیرقابل اجتناب) به حساب سربار کارخانه منظور می‌شود. ولی هزینه اوقات تلف شده‌ای که در اثر عدم کارآیی به وجود آید به حساب زیان حاصل از اوقات تلف شده (در صورت حساب سود و زیان) منظور می‌گردد.

حسابداری مدیریت:
1- واحد تجاری
بر اساس نمودار ساخت مخروطی سازمان به وسیله‌ی سرگروه کارکنان زیر اداره می‌گردد.
1- مدیران عملیاتی: شامل سرکارگران و سرپرستان
2- مدیران میانی: شامل رؤسای دوایر، مدیران قسمت‌ها و مدیران شعب
3- مدیران اجرایی شامل: مدیرعامل، معاونین و مدیران بخش‌هایی از میل خرید، فروش، مهندسی، تولید و امور مالی حسابداری
بنابراین مدیریت اساساً در برگیرنده‌ی افرادی است که فعالیت‌های آن‌ها از طریق رهنمودها، دستورالعمل‌ها، تصمیمات در بالاترین سطح زمانی، برنامه‌ریزی و کنترل کنترل می‌گردد.
برنامه‌ریزی شامل تنظیم برنامه جامع عملیاتی است که در برگیرنده‌ی کلیه مراحل و جزئیات عملیات بوده، به طوری که به اجرای برنامه در قسمت‌ای قابل کنترل توجه خاص مبذول گردد.
”کنترل“ وسیله‌ای است که واحد تجاری را از طریق مقایسه عملکرد با تصمیات و سیاست‌های از پیش تعیین شده به سمت هدف یا اهداف مورد نظر هدایت می‌کند.

اگرچه تشریک مساعی در برنامه‌ریزی در کلیه سطوح مدیریت لازم و ضروری است ولی برنامه‌ریزی اساساً از وظایف مدیران اجرایی می‌باشد. مرحله کنترل تمامی سطوح مدیریت را در بر می‌گیرد. برای اداره امور واحد تجاری، مدیریت به طور مداوم و منظم به اطلاعات مقایسه‌ای هزینه‌ها و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به هزینه وسود نیاز دارد. این اطلاعات جهت دستیابی به موارد زیر ضروری است:
1- تعیین میزان سود مورد نیاز توسط مدیران اجرایی
2- تعیین اهداف هر یک از دوایر به منظور هدایت مدیران و عملیاتی، جهت دستیابی به هدف نهایی واحد تجاری
3- سنجش و کنترل فعالیت‌های هر دایره با استفاده از بودجه و استانداردها
4- تجزیه و تحلیل، تصمیم‌گیری در رابطه با اصلاحات و بهبود عملیات به منظور هدایت کلیه فعالیت‌های واحد تجاری در جهت نیل به اهداف تعیین شده.
منابع اولیه اطلاعات حسابداری

بسیاری از اطلاعات اولیه حسابداری صنعتی ناشی از فعالیت‌های غیرحسابداری می‌باشد. علاوه بر مدارک و سیاهه‌های مربوط به خرید و مصرف مواد و با انتقالات مواد بین دوایر مختلف حسابداری نیاز به گزارشاتی در مورد بررسی‌های زمانی، مدارک مربوط به ساعت کارکرد واقعی کارکنان، صورت حساب‌های مواد خریداری شده و … دارند. بررسی ظرفیت ماشین‌آلات نیز از جمله سایر اطلاعات مورد نیاز می‌باشد اعتماد حسابداران به اطلاعات ارائه شده و توسط سایر دوایر مستلزم آن است که اطلاعات مزبور، صحیح و قابل اعتماد بوده و در زمان‌های مناسب ارائه گردند. حسابداران اطلاعات دریافتی را به نحوی مورد استفاده و ارزیابی قرار می‌دهد که بتواند مدیریت را در تصمیم‌گیری‌ها یاری دهند. از آن جا که این گونه اطلاعات هزینه‌ای بستگی به صحت و مناسب بودن و به موقع بودن اطلاعات و دریافتی از دوایر مختلف دارد. لذا دایره حسابداری صنعتی در مجموعه دوایر یک واحد تجاری تبدیل به یک دایره‌ی یاری‌دهنده خواهد شد.

در حقیقت یکی از مسائل مدیریت اجرایی، ؟؟؟ کارمندان تحت نظارت و آشنا نمودن سایر کارکنان با جوانب مختلف هزینه و تشویق آن‌ها جهت اجرای روش‌های هزینه‌یابی به منظور بهبود روش‌های کنترل هزینه می‌باشد.

هزینه‌های دوره
هزینه‌هایی هستند که هنگام انجام در هر دوره‌ای در همان دوره به حساب سود و زیاد منظور می‌گردند مانند هزینه‌های اداری، توزیع و فروش، هزینه‌های دوره جزء قیمت تمام شده‌ی محصول منظور نمی‌گردند.

بهای اولیه بهای تبدیل:
بهای اولیه به طور مستقیم مربوط به تولید بوده و شامل مواد مستقیم و کار مستقیم می‌باشد. بهای تبدیل یا هزینه‌های تبدیل مربوط به هزینه‌هایی می‌شودن که مواد مستقیم را به محصول ساخته شده تبدیل می‌نمایند و شامل هزینه‌های سربار کارخانه و هزینه‌ی کار مستقیم می‌باشد.

نحوه‌ی رفتار با هزینه‌ها:
هزینه‌ها در ارتباط با مقدار تولید یا سطح فعالیت به صورت متغییر و ثابت و نیمه‌متغیر طبقه‌بندی می‌گردند. نحوه‌ی رفتار هزینه‌ها فقط در دامنه‌ی مربوط فعالیت هر شرکت کاربرد پیدا می‌کند دامنه‌ی مربوط فعالیت، دامنه‌ای از فعالیت است که در آن دامنه جمع هزینه‌های ثابت و متغیر هر واحد ثابت بماند.

هزینه‌های متغیر:
هزینه‌های متغیر برای هر واحد محصول ثابت می‌باشند و کل هزینه‌های متغییر به نسبت مستقیم با مقدار تولید یا سطح فعالیت تغییر می‌کند به طور مثال: اگر هزینه‌ی مواد مستقیم برای تولید هر واحد محصول مبلغ 2000 ریال باشد. با افزایش تولید هرواحد محصول، کل هزینه‌ی متغییر مواد مستقیم نیز به مبلغ 2000 ریال افزایش می‌یابد. از نظر ریاضی رابطه‌ی بین کل هزینه‌های متغییر و سطح فعالیت به صورت زیر است:

هزینه‌های ثابت:
کل هزینه‌های ثابت در دامنه‌ی مربوط فعالیت ثابت می‌باشند در صورتی که هزینه‌ی ثابت برای هر واحد محصول با سطح فعالیت تغییر می‌کند.
با افزایش سطح فعالیت هزینه ثابت هر واحد محصول کاهش می‌یابد برای مثال هزینه‌ی اجراه، کارگاهی با ظرفیت تولید 1000 واحد در سال 000/000/2 ریال است در این صورت هزینه‌ی ثابت هر واحد 2000 ریال است از نظر ریاضی هزینه‌ی ثابت هر واحد به صورت زیر است:

هزینه‌های نیمه متغییر:
هزینه‌های نیمه‌متغییر دارای هر دو خصوصیت هزینه‌های ثابت و متغییر می‌باشند و به منظور برنامه‌ریزی و کنترل هزینه‌های نیمه متغیر را باید به اقلام ثابت و متغیر تفکیک کرد. جزء ثابت حداقل هزینه برای در اختیار داشتن یک نوع سرویس در عملیات می‌باشد. جزء متغییر هزینه‌ای است که در اثر استفاده از آن سرویس به وجود می‌آید. برای مثال اگر حقوق مدیر فروش ماهیانه مبلغ 000/500/1 ریال باشد و برای هر واحد محصول که فروخته می‌شود، 500 ریال به عنوان کمیسیون دریافت نماید در این صورت هزینه‌ی قوق مدیر یاد شده یک نوع هزینه‌ی نیمه متغییر است، هزینه‌های نیمه‌متغییر به صورت رابطه ریاضی زیر است:

سازماندهی:
اساساً تعیین چهارچوبی است که در آن فعالیت‌های ضروری باید اجراء گردد و افراد مسئول انجام فعالیت‌های مشخص گردند. بدون وجود سازمان‌دهی مناسب مدیر قادر به انجام وظایف محوله نخواهد بود. اصطلاح سازمان‌دهی یا سازمان به مفهوم منظم بودن واحدها و قسمت‌های مستقل مرتبط با یکدیگر در یک مجموعه کلی می‌باشد سازمان‌دهی مستلزم:
1- قرار دادن قسمت‌ها و دوایر یک واحد تجاری در یک چهارچوب سازمانی مطلوب

2- تقسیم مسئولیت و تفویض اختیار به بعضی افراد می‌باشد. این گونه فعالیت‌های سازمانی شامل گردآوری افراد به منظور انجام کار و پیشبرد و امور واحد تجاری نیز می‌گردد. به دلیل وجود تحویلات، گرایشات، عقاید و آرزوهای مختلف کارکنان یک واحد تجاری، وجود دستورالعمل‌ها و هم چنین صبر و شکیبایی، جهت رسیدن به ساخت سازمانی مطلوب از ضروریات است پیدایش یک سازمان شامل ایجاد واحدهای سازمانی از قبیل قسمت‌ها، دوایر، بخش‌ها، شعب و … می‌باشد و واحدهای سازمانی یاد شده به منظور تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها، بر اساس توانایی، تخصص کارکنان ایجاد می‌گردند فعالیت‌ةای عمده و اساسی یک واحد تولیدی معمولاً شامل فعالیت‌های 1 و تولید 2 و توزیع و فروشی 3 اداری و تشکیلاتی می‌باشد در هر یک از این سه واحد سازمانی عمده، دوایر و بخش‌های مختلف بر حسب ماهیت، میزان کار، درجه تخصص، تعداد کارکنان، محل کار به وجود می‌آید پس از ایجاد واحد سازمانی، مدیریت به منظور انجام کارها باید اموری را به هر یک از این واحدها محول نماید. جهت دستیابی به اهداف واحد تجاری، تقسیم و تخصیص مناسب کارها بین کارکنان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است از جمله موارد با اهمتی دیگر، روابط بین رئیس و مرئوس از یک طرف و روابط بین مدیران در سطح مدیریت از طرف دیگر باشد که واحدهای سازمانی را در قالب یک مجموعه به یکدیگر پیوند می‌دهند.

مثال جامع
شرکت تولیدی نمونه
صورت حساب سود و زیان
برای سال مالی منتهی به 29 اسفند 1×13

ریال ریال ریال
فروش (000/500/4 واحد هر واحد 5/5 ریال)
کسر می‌شود. 000/750/24 100
بهای تمام شده کالای فروش دفتر (جدول شماره1)
سود ناخالص
کسر می‌شود 000/285/21
000/465/3 86
14
هزینه‌های توزیع و فروش (جدول شماره 2) 000/580
هزینه‌های اداری و تشکیلاتی (جدول شماره3) 750/533
سود خالص عملیاتی 750/113/1
250/350/2 5/4
5/9
درآمد هزینه‌های متفرقه
سود سهام دریافتی و درآمد حاصل از واگذاری حق‌الامتیاز 000/167
سود حاصل از فروش و دارایی‌های ثابت 000/12
000/179
هزینه‌ی سود تضمین شد 500/129
سود خالص قبل از کسر مالیات 500/49 2/0

کسر می‌شود
مالیات بر در آمد 250/064/1 ¾
سود خالص پس از کسر مالیات 500/336/1 4/5

قسمت بهای تمام شده کالای فروش رفته صورت حساب سود و زیان شرکت تولیدی نمونه و یا هر شرکت تولیدی دیگر می‌تواند از پنج بخش مجزا به شرح زیر تشکیل گردد:
1- بخش مواد مستقیم: شامل موجودی اول دوره، خرید برگشت از خرید، مصرف و موجودی پایان دوره
2- بخش کار مستقیم شامل آن قسمت از کار کارگران تولیدی است که به طور مستقیم با تولید محصولات ارتباط دارد.
3- بخش سربار کارخانه شامل کلیه‌ی هزینه‌هایی است که به طور غیرمستقیم در تولید محصولات تأثیر می‌گذارند، از قبیل مواد مستقیم و استهلاک ماشین‌آلات، این بخش سربار ثابت و متغییر کارخانه را به تفکیک نشان نمی دهد ولی به منظور انجام هر گونه تجزیه و تحلیل هزینه، تفکیک هزینه‌ای سربار به ثابت و متغییر ضروری است.

همان طور که در قسمت‌های بعدی ملاحظه خواهد شد جهت منظور نمودن هزینه سربار کارخانه حساب کالای در جریان ساخت از نرخ از پیش‌تعیین شده سربار کارخانه (نرخ جذب سربار) استفاده می‌گردد. شرکت نمونه سربار کارخانه را بر اساس واحد تولیدی (9/0 زیان هر واحد) جذب می‌نماید. سربار کارخانه را می‌توان با استفاده از مبانی دیگری از قبیل درصدی از هزینه دستمزد مستقیم یا تعداد ساعات کار مستقیم نیز جذب سربار به مبلغ 9/0 ریال برای هر واحد جمع سربار جذب شده کارخانه بالغ بر 000/987/3 ریال خواهد شد که با کسر مبلغ 900/915/3 ریال سربار واقعی کارخانه کمتر از سربار جذب شده می‌باشد، در جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته شرکت نمونه اختلاف مذکور به صورت زیر نمایش داده می‌شود:
ریال ریال
سربار جذب شده کارخانه
کسر می‌شود 000/987/3
اضافه جذب سربار 100/71
سربار واقعی کارخانه طبق جدول 900/915/3

4- بخش موجودی کالای جریان ساخت، مبین هزینه‌های در جریان ساخت ابتدای دوره و پایان دوره مالی می‌باشد.
5- بخش موجودی کالای ساخته شده شامل موجودی کالای ساخته شده ابتدا و پایان دوره می‌باشد.

شرکت تولیدی نمونه
بهای تمام شده‌ی کالای فروش رفته
برای سال مالی منتهی به 29 اسفند 1×13
(جدول شماره1)

1- مواد مستقیم ریال ریال ریال
موجودی مواد (01/01/1×13) 400/572/1
خرید مواد

کسر می‌شود برگشت از خرید 000/420/8
000/420
000/387/8
مواد خام آماده برای مصرف 400/950/9
کسر می‌شود موجودی مواد در (29/12/1×13) 600/270/1
مواد خام مصرف شده 800/679/8
2- دستمزد مستقیم
3- سربارخانه
دستمزد غیرمستقیم 300/329/1
حقوق 000/972

مواد غیرمستقیم 000/489
نیرو- برق مصرفی 000/112
حرارت 200/69
روشنایی 300/44
ملزومات مصرفی کارخانه 000/50
استهلاک- ساختمان کارخانه 300/68
استهلاک- ماشین‌آلات 000/43
تعمیرات و نگه‌داری 800/145

استهلاک- حق‌الاختراغ 200/33
ابزار آلات مصرفی 600/178
بیمه ساختمان و ماشین‌آلات کارخانه 200/21
جمع هزینه‌های تولیدی 900/915/3
100/942/19
800/333/2

4- اضافه می‌شود: موجودی کالای در جریان ساخت در 01/01/1×13 000/280/22
200/303/1
کسر می‌شود: موجودی کالای در جریان ساخت در 29/12/1×13 900/967/20
5- موجودی کالای ساخته شده در 01/01/1×13 (000/210 واحد) 100/966
موجودی کالای آماده برای فروش 000/943/21

کسر می‌شود:
موجودی کالای ساخته شده در (29/12) 1×13) (000/140 واحد)

000/658
بهای تمام شده کالای فروش رفته (000/500/4 واحد) 000/285/21

شرکت تولیدی نمونه
هزینه‌های توزیع و فروش
برای سال مالی منتهی به 29 اسفند 1×13
(جدول شماره2)

ریال
حقوق و کارمزد کارکنان 500/330
000/43
850/16
000/125
800/11
000/21
000/4
500/7
500/13
850/6
000/580

شرکت تولیدی نمونه
هزینه‌های اداری و تشکیلاتی
برای سال مالی منتهی به 29 اسفند 1×13
(جدول شماره3)

ریال
حقوق مدیران 200/290
حقوق کارکنان 250/77
هزینه‌های مسافرت 450/22
هزینه‌های حقوقی 500/17
استهلاک- اثاثیه و منصوبات 200/6
نوشت‌افزار و ملزومات 450/5
تلفن و تلگراف 800/7
پست 650/3
آبونمان 750/4
حق‌الزحمه حسابرسی 000/46
سوخت و روشنایی 500/533
جمع 750/533



دانلود مقاله حسابداری صنعت برق

جمعه 95/2/17
6:48 صبح
نفیسه زاهدی
حسابداری صنعت برق به معنای علمی و فراگیر آن تحت عنوان “روش متحد الشکل حسابداری” در فروردین ماه 1346 از سوی وزارت نیرو تدوین و با استعانت و نظارت مستقیم کارشناسان مالی وزارت نیرو در شرکتها و سازمان های برق ایران که در کار تولید، انتقال و توزیع فعالیت دارند به مورد اجرا گذارده شد در طی سالهایی که از اجرای این روش حسابداری می گذرد بر اثر تجارب حاصله
دسته بندی حسابداری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 60
دانلود مقاله حسابداری صنعت برق

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

حسابداری صنعت برق

مقدمه
حسابداری صنعت برق به معنای علمی و فراگیر آن تحت عنوان “روش متحد الشکل حسابداری” در فروردین ماه 1346 از سوی وزارت نیرو تدوین و با استعانت و نظارت مستقیم کارشناسان مالی وزارت نیرو در شرکتها و سازمان های برق ایران که در کار تولید، انتقال و توزیع فعالیت دارند به مورد اجرا گذارده شد. در طی سالهایی که از اجرای این روش حسابداری می گذرد بر اثر تجارب حاصله پاره ای اضافات حذف، برخی مسائل ایضاح و برحسب اقتضاء نکات و دقایق چندی نیز به متن سابق الذکر افزوده گردید و اینکه حاصل کار در شکل کنونی در دسترس حسابداران، حسابرسان و افرادی که به نحوی در شرکت های برق با موضوعات مالی سروکار دارند گذارده می شود.

با اینکه حسابداری برق در اصول کلی و متنوع با دیگر رشته های حسابداری اعم از عمومی، بازرگانی و صنعتی دارای وجوه اشتراک می باشد، با این همه مسائل و نکاتی در این روش وجود دارد که خاص حسابداری صنعت برق می باشد.
نتیجه مطلوب که این روش حسابداری در جستجوی آن است تحصیل گردد. باشد که اصحاب مالی و خبرگان اهل حساب در صنعت برق با الهام از انقلاب اسلامی و رهنمودهای داهیانه رهبریت انقلاب و نیز کوشش در جهت ارتقاء کیفی وظائف محوله سهم خویش را در امر تحقق اهداف و آرمان های اقتصادی جامعه اسلامی ایران به نحو شایسته و بایسته ادا نمایند.

1- دفاتر و سوابق
شرکت های برق دفاتر حسابداری خود را باید به ترتیبی نگاهداری نمایند که از جهت اطلاعات مربوط به هر حساب کامل و جامع باشد. کلیه دفاتر حسابداری و ضمائم و مدارک مربوطه باید به طرز صحیحی نگاهداری شده و در مواع مقتضی جهت رسیدگی در اختیار مقامات وزارت نیرو قرار داده شوند. امحاء این مدارک و سوابق تنها با اجازه وزارت نیرو و رعایت قوانین موضوعه کشوری امکان پذیر خواهد بود.

2- شماره گذاری حسابها
شماره کدهائی که برای حسابها در نظر گرفته شده باید جزئی از عنوان آن حسابها تلقی شده و در صورتهای مالی، ترازهای آزمایشی تراز نامه ها و صورتحساب های درآمد و هزینه که توسط شرکت های برق تنظیم و برای وزارت ارسال میگردد قید شود.
به منظور تسهیل در تشخیص حسابهای سرمایه ای یا هزینه های عملیاتی مربوطه شرکت های برق می توانند از سیستم شماره گذاری فرعی در دفاتر یا برنامه های کامپیوتری خود که به طرز مناسبی ارقام و مبالغ حسابها را تفکیک و تشریح نماید استفاده کنند.
جدول شماره گذاری حسابها
حسابهای 100-199 دارائی و سایر اقلام بدهکار
حسابهای 200- 299 بدهی و سایر اقلام بستانکار
حسابهای 300-399 تأسیسات
حسابهای 400-439 درآمد و هزینه
حسابهای 440-469 درآمد عملیات
حسابهای 500-599 هزینه های تولید، انتقال و توزیع
حسابهای 900-949 هزینه های مشترکین، فروش، اداری و عمومی

3- دوره حسابداری
حسابهای شرکت برق باید به طور ماهانه تنظیم و نگاهداری شوند به طوری که کلیه عملیات و ارقام هر ماه در حسابهای همان ماه منظور گردد سال اول مالی شرکتهای برق پایان اسفندهر سال بوده و در تاریخ مزبور حسابها باید بسته شوند مگر آنکه وزارت نیرو ترتیب دیگری را مقرر کرده باشد.
4- پرسش و تفسیر

به منظور هم آهنگی و رعایت یکسان اصول و موازین این روش حسابداری هر نوع شبهه و ابهامی در مورد تعبیر متن حسابها بروز نماید باید با نظر و صلاحدید وزارت نیرو مرتفع گردد.
5- متن حسابها

وجود یک قلم در یک حساب فقط موقعی منظور نمودن آنرا در حساب مربوطه ایجاب می نماید که در متن آن حساب قلم مزبور یا مشابه آن تعیین شده باشد.
6-ه اقلام معوق

کلیه اقلام مربوط به عملیات سنوات قبل که قبلاً به حسابها منظور نشده باید بنا به مورد به حساب های 434 بستانکاری های متفرقه بمازاد با 435 بدهکاری های متفرقه بمازاد منظور گردند.

7- اقلام ممیزی نشده

در صورت عدم تغایر با مقررات مالی و معاملاتی و سایر قوانین موضوعه هنگامی که گزارش مالی شرکت تهیه می شود چنانچه داد و ستدی انجام شده باشد که در حساب های مالی مؤثر باشد ولی مبلغ مورد داد و ستد را در موقع بستن حسابها در اختتام دوره حسابداری نتوان به طور دقیق تعیین نمود باید برآورد آن مبلغ را در حسابهای مربوطه منظور نمود. بدیهی است برآورد نمودن اقلام جزئی که تأثیر قابل ملاحظه ای در حسابها نخواهد داشت ضروری نمی باشد.
8- توزیع حقوق و هزینه های کارکنان

هزینه های حقوق، دستمزد و مزایای کارکنان مربوط به حسابهای مختلف از قبیل نوسازی، تعمیر و نگاهداری و عملیات باید بر مبنای زمان واقعی صرف شده توزیع شود. چنانچه توزیع هزینه ها با این ترتیب امکان نداشته باشد می توان زمان صرف شده برای عملیات مشابه را مبنای توزیع این قبیل هزینه ها قرار داد.
اطلاعات حسابداری لازم برای این امر از قبیل گزارش اوقات کار باید به ترتیبی تنظیم شود که توزیع هزینه های کارکنان به حساب های مربوطه به سهولت امکان پذیر باشد.
9- ذخیره های عملیاتی

چنانچه وزارت نیرو مقرر دارد شرکت های برق می توانند به منظور تأمین بیمه اموال، صدمات و خسارات وارده، تعمیرات عقب افتاده و غیره از ذخیره عملیاتی استفاده نمایند. پیش بینی میزان ذخیره های مزبور را نیز وزارت نیرو تعیین خواهد کرد.

10- مدارک و سوابق

شرکت ها باید مدارک، سوابق و اسناد مربوط به واحدهای عملیاتی حوزه فعالیت خود را به تفکیک و به طور جداگانه برای نیروگاه ها خطوط انتقال و شبکه توزیع از جهت قیمت تمام شده، افزایش های انجام گرفته، برکناری ها، هزینه های عملیات و تعمیر و نگهداری نگاهداری نمایند.
تأسیسات برق
الف: این حساب شامل قیمت تمام شده تأسیساتی خواهد بود که در تملک سازمان یا شرکت برق بوده و در عملیات بهره برداری مورد استفاده میباشد و طول عمر خدمتی آن نیز بیش از یک سال از تاریخ بهره برداری است و طبق اصول و ضوابط ثبت گردد.
ب: بهای افزایش ها و اصلاحات اموال استیجاری منظور در این حساب باید در کدهای فرعی جداگانه که قابل تمیز و تفکیک از تأسیسات متعلق به شرکت باشد ثبت گردد.
تأسیسات برق نگاهداری شده برای استفاده آتی
این حساب شامل بهای تأسیسات برق متعلق به شرکت است که تحت برنامه معینی جهت استفاده آتی نگاهداری می شود. در ضمن حساب مزبور شامل تأسیسات تحویلی و خریداری شده که به عللی پس از تاریخ تحویل و خریداری مورد بهره برداری قرار نگرفته و جهت استفاده آتی نگاهداری شده است می گردد. همچنین تأسیساتی که قبلاً توسط شرکت موره بهره برداری قرار گرفته و بعداً از خدمت خارج شده ولی در نظر است که در آینده مورد استفاده مجدد قرار گیرد در این حساب منظور می شود.

ذخیره استهلاک تأسیسات برق مشغول به کار
الف: اقلام مشروحه زیر باید در بستانکار این حساب منظور شود:
1- مبالغی که در بدهکار حساب 403 هزینه استهلاک یا در حسابهای تصفیه شده برای هزینه استهلاک جاری منظور شده است.
2- مبالغ دخیره استهلاک مربوط به تأسیسات خریداری شده که به عنوان واحدهای عملیاتی تحویل گردیده است.
ب: موقعی که یک واحد از تأسیسات مشغول به کار استهلاک پذیر از رده خدمتی برکنار می شود، قیمت دفتری واحد مذکور به علاوه هزینه برداشت مربوطه در بدهکار این حساب منظور می گردد و همچنین ارزش بازیافتنی (قیمت اسقاط) یا سایر مبالغ قابل وصول از قبیل بیمه در بستانکار این حساب ثبت می شود. در موقع برکناری هزینه های برداشت و ارزش بازیافتی ابتدا در دستور کارهای برکناری محاسبه و منظور می شود. سپس پس از اتمام عملیات برکناری، توزیع هزینه های مزبور در کدهای فرعی این حساب بشرح مندرج در بند ذیل انجام می گیرد.
در دفتر کل و ترازنامه تنظیمی یک رقم کلی و مرکب برای حساب ذخیره استهلاک تأسیسات برق در نظر گرفته می شود. اما شرکتهای برق موظفند جهت مقاصد تجزیه و تحلیل، جزئیات سوابق کدهای معین این حساب را بر اساس انواع طبقات تأسیسات موجود 1 تولید بخاری 2) تولید گازی 3) تولید هیدرولیک 4) تولید دیزلی 5) خطوط انتقال 6) شبکه توزیع 7) تأسیسات عمومی نگاهداری نمایند.

موقعی که یک واحد عملیاتی تأسیسات از حسابی به حساب دیگر از یک شرکت برق به شرکت برق دیگر و یا احیاناً از یک حساب به حساب اموال غیربرقی انتقال می یابد، نحوه محاسبه ذخیره استهلاک مربوطه باید به طریقی که در بند 11 دستورالعمل تأسیسات برق آمده است انجام گیرد.
شرکتهای برق مجازند فقط جهت مقاصدی که در بالا شرح داده شد از ذخیره استهلاک استفاده نمایند. هر نوع انتقال قسمتی از این حساب به مازاد یا استفاده از آن به طریقی، منوط به کسب مجوز از وزارت نیرو می باشد.
سرمایه گذاریها و وامها
این حساب شامل قیمت دفتری سرمایه گذاری و وامهای اعطائی در سایر شرکتهای تابع وزارت نیرو نظیر ساتکاب و غیره و همچنین سایر شرکتها و سازمانهایی که به تشخیص مجمع عمومی وزارت نیرو ضروری نماید خواهد بود.

دارائی های جاری
دارائی جاری عبارت است از وجوه نقدی، موجودی کالا، حسابهای دریافتی و به طور کلی دارائی هایی است که در شرایط عادی کار و در آینده نزدیک به سهولت قابل تبدیل به وجه نقد می باشد.
صندوق
این حساب شامل موجودی های بانکی و نیز وجوه نقدی در صندوق شرکت به استثنای وجوه تنخواه گردان خواهد بود که شرکت می تواند به طور جاری و روزمره از آن برداشت نماید.

تنخواه گردان
این حساب شامل پیش پرداخت وجوه نقدی خواهد بود که برای احتیاجات خاص، به عنوان تنخواه گردان، در اختیار متصدیان یا اشخاص مسئول گذارده می شود.
نکته: به طور سهولت کنترل، وجود پرداخت شده به عنوان تنخواه گردان باید مبلغی ثابت باشد.
اسناد دریافتنی
این حساب شامل قیمت دفتری کلیه سفته ها و سایر اسناد دریافتنی خواهد بود.
حسابهای دریافتنی مشترکین
این حساب شامل مبالغ بدهی مشترکین در ازاء فروش برق به آنها خواهد بود.
سایر حسابهای دریافتنی
این حساب شامل کلیه مطالبات شرکت از کارکنان و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی به استثنای بدهی های ناشی از فروش برق به مشترکین خواهد بود.
پیش پرداخت های پیمانهای خرید
این حساب شامل پیش پرداختهای مربوط به سفارش خرید کالا و ماشین آلات بر اساس پیمانهای منعقده خواهد بود. پیش پرداختهای مزبور تا زمانی که کالا و ماشین آلات سفارش شده تحویل شرکت نگردیده در این حساب نگاهداری خواهد شد. برای هر یک از پیمانهای خرید مربوط به ساتکاب باید حسابهای فرعی جداگانه ای نگاهداری شود.
محاسبه و ثبت ارقام مربوط به مواد و مصالح بازیافتی به طریق ذیل خواهد بود.
1- در این روش حسابداری ارزش لوازم و مصالح بازیافتی بر اساس قیمت صادره و در صورت عدم امکان بر مبنای برآورد تعیین خواهد شد.
2- لوازم اسقاط و غیر قابل استفاده باید بر مبنای مبلغ خالص تقریبی فروش در این حساب منظور گردد- فروش منهای هزینه فروش اختلاف بین مبلغ واقعی حاصل از فروش لوازم اسقاط یا مبلغ خالص تقریبی که قبلاً در این حساب ثبت گردیده در حساب 163 منظور و اصلاح خواهد شد.
هزینه های توزیع نشده انبار
الف: این حساب شامل هزینه کار، نظارت و سرپرستی اداره امور انبارها و تدارکات بانضمام سایر هزینه های مربوط به خرید اجناس، انبارداری، نقل و انتقال و توزیع آنها خواهد بود.
ب: مانده این حساب به نسبت اجناس صادره برای امور تأسیساتی عملیاتی و تعمیر و نگهداری در فواصل زمانی معین سرشکن خواهد شد به طوری که در پایان سال مالی مانده حساب مزبور صفر شده باشد.
اقلامی که در این حساب منظور می گردد به شرح ذیل می باشد:
1- بازرسی و آزمایش مصالح و اجناسی که اختصاص به یک قلم معین و مشخص نظیر کنتورها نداشته باشد.
2- تخلیه اجناس از وسائل نقلیه و قرار دادن آنها در انبار.
3- نظارت و سرپرستی قسمتهای تدارکات و انبارها تا حدی که مربوط به اداره اجناس در انبارها باشد.
4- تحویل جنس به متقاضی
5- صورت برداری از اجناس دریافت شده و اقلام موجودی توسط کارکنان انبارها به استثنای صورت برداری هایی که توسط کارکنان دوائر اداری و عمومی جهت مقاصد حسابرسی انجام می گیرد.
6- فعالیتهای مربوط به قسمت تدارکات در مورد بررسی اجناس مورد نیاز تحقیق در مورد منابع عرضه و فروش، تجزیه و تحلیل قیمتها، تهیه و ارسال سفارشات و سایر کارهایی که به نحوی مربوط به اداره اجناس در انبارها می شود.
7- نگاهداری لوازم و تجهیزات انبارها
8- تنظیف محوطه انبارها و دفاتر انبارها
9- نگاهداری سوابق موجودی شامل ثبت اجناس وارده و صادره و نیز تنظیم صورت موجودی کالا
10- دریافت و مرتب کردن لوازم اسقاط در انبارها
11- ثبت اصلاحی مغایرات مربوط به صورت موجودی مصالح و ملزومات ثبت اصلاحی مذکور شامل مغایرات اقلام عمده (مثلاً ترانسفورماتور) که به هر حال باید ردیابی و معلوم شود نمی گردد.
12- وجوه دریافتی و سایر تخفیفات که عملاً قابل اختصاص به اقلام بخصوصی نمی باشد.
13- کرایه و هزینه حمل که قابل اختصاص به اقلام بخصوصی نمی باشد.
14- هزینه های روشنایی، برق و حرارت مرکزی مربوط به محوطه انبارها و دفاتر انبارها.
15- هزینه نظافت انبارها
16- ضایعات و خسارات



تمامی حقوق این وب سایت متعلق به گدای معرفت و صداقت است. || طراح قالب avazak.ir